defoliate

/ˌdiːˈfoʊlɪeɪt//ˌdiːˈfəʊlɪeɪt/

معنی: بی برگ کردن، برگ ریختن
معانی دیگر: (با به کار بردن مواد شیمیایی از گیاهان) برگ زدایی کردن، برگ کشی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: defoliates, defoliating, defoliated
(1) تعریف: to remove the leaves of (a tree or the like).

- The strong October wind defoliated the trees.
[ترجمه گوگل] باد شدید اکتبر درختان را از بین برد
[ترجمه ترگمان] باد اکتبر قوی درختان را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to cause the leaves of (trees or the like) to drop off, esp. by using a chemical spray or dust, usu. so as to render a forested area unusable by military opponents.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to lose foliage.
صفت ( adjective )
مشتقات: defoliation (n.), defoliator (n.)
• : تعریف: having lost all leaves; leafless.

جمله های نمونه

1. Napalm poured into the villages while weed killers defoliated the countryside.
[ترجمه گوگل]ناپالم به روستاها ریخت در حالی که علف کش ها حومه شهر را از بین می بردند
[ترجمه ترگمان]Napalm به روستاها سرازیر شدند در حالی که قاتلان علف های هرز این روستا را ویران کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The adults defoliate plants, and the larvae feed on roots.
[ترجمه گوگل]حشرات بالغ گیاهان را جدا می کنند و لاروها از ریشه تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]کبوترهای بالغ، گیاهان را تغذیه می کنند و لاروها از ریشه ها تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These trees are eaten but not defoliated.
[ترجمه گوگل]این درختان خورده می‌شوند اما برگ‌زدایی نمی‌شوند
[ترجمه ترگمان]این درخت ها چیزی می خورند، اما نه defoliated
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The forest had already been defoliated and the oaks and aspens were expending precious energy sending out a second flush of leaves.
[ترجمه گوگل]جنگل قبلاً کنده شده بود و بلوط‌ها و آسفن‌ها انرژی گرانبهایی را صرف می‌کردند و دوباره برگ‌ها را بیرون می‌فرستادند
[ترجمه ترگمان]جنگل پیش از این defoliated شده بود و درختان بلوط و درختان صنوبر انرژی با ارزشی را صرف می کردند که دومین سرخی برگ ها را به بیرون می فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. None but a piece of defoliate.
[ترجمه گوگل]هیچ کدام جز یک تکه برگ
[ترجمه ترگمان] نه، فقط یه تیکه از \"defoliate\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Plant solitary, sometimes in pairs on defoliate branchlets, ca. 8 cm in diam.
[ترجمه گوگل]به صورت انفرادی، گاهی جفت روی شاخه های بدون برگ، حدود قطر 8 سانتی متر
[ترجمه ترگمان]solitary گیاهی، گاهی به صورت جفتی در defoliate branchlets، ca ۸ سانتی متر در diam
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the plants defoliate in the fall, they get back to normal.
[ترجمه گوگل]هنگامی که گیاهان در پاییز جدا می شوند، به حالت عادی باز می گردند
[ترجمه ترگمان]وقتی گیاهان در پاییز جمع می شوند، به حالت عادی باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Coffee bushes deficient in potash defoliate easily after a heavy crop or during a dry spell. Prolongedm, severe potassium deficiency results in die-back of branches or the death of the entire tree.
[ترجمه گوگل]بوته های قهوه با کمبود پتاس به راحتی پس از یک محصول سنگین یا در طول دوره خشکی جدا می شوند کمبود شدید و طولانی مدت پتاسیم منجر به از بین رفتن شاخه ها یا مرگ کل درخت می شود
[ترجمه ترگمان]به راحتی پس از یک محصول سنگین و یا در طی یک افسون خشک، کمبود بوته های قهوه در defoliate potash وجود دارد کمبود شدید پتاسیم منجر به مرگ شاخه ها یا مرگ کل درخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Infestations of these caterpillars defoliate oaks and other hardwood trees but usually do no permanent damage.
[ترجمه گوگل]هجوم این کرم ها باعث از بین رفتن برگ های بلوط و سایر درختان چوب سخت می شود اما معمولاً هیچ آسیب دائمی ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]infestations این کرم ها درخت بلوط و درختان جنگلی دیگر هستند اما معمولا هیچ آسیب دایمی به آن ها وارد نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Infestations of these caterpillars may defoliate oaks and other hardwood trees but usually do no permanent damage.
[ترجمه گوگل]هجوم این کرم ها ممکن است باعث از بین رفتن برگ های بلوط و دیگر درختان سخت شود، اما معمولاً آسیب دائمی ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]infestations این کرم ها می تواند درختان بلوط و درختان پهن برگ دیگر را به خود اختصاص دهد اما معمولا هیچ آسیب دائمی به آن ها وارد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tree is leafless [ defoliate ] .
[ترجمه گوگل]درخت بی برگ است [ بی برگ ]
[ترجمه ترگمان]درخت بی برگ است [ defoliate ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dioxin was the ingredient in Agent Orange, used to defoliate Vietnam.
[ترجمه گوگل]دیوکسین ماده تشکیل دهنده عامل نارنجی بود که برای از بین بردن برگ ویتنام استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]Dioxin جز تشکیل دهنده عامل نارنجی بود که برای defoliate ویتنام مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The worst single year was 198 when twelve million acres were defoliated.
[ترجمه گوگل]بدترین سال تنها سال 198 بود که دوازده میلیون جریب برگ‌زدایی شد
[ترجمه ترگمان]بدترین سال، ۱۹۸ تا ۱۹۸ میلیون هکتار زمین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These same nitrogen oxides, in high but apparently plausible concentrations, will defoliate plants.
[ترجمه گوگل]همین اکسیدهای نیتروژن، در غلظت های بالا اما ظاهراً قابل قبول، گیاهان را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]این اکسیده ای نیتروژن، در غلظت های بالا ولی ظاهرا محتمل، گیاهان را نابود خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The leaves are evergreen or semi-evergreen since they can be heavily defoliated in severe winters.
[ترجمه گوگل]برگ ها همیشه سبز یا نیمه همیشه سبز هستند زیرا در زمستان های شدید می توانند به شدت از بین بروند
[ترجمه ترگمان]این برگ ها همیشه سبز یا نیمه خشک هستند چون می توانند در زمستان های سرد به شدت defoliated باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی برگ کردن (فعل)
defoliate

برگ ریختن (فعل)
defoliate

انگلیسی به انگلیسی

• remove leaves (from trees or plants); lose leaves (of trees)
if you defoliate plants, you make all their leaves fall off, especially by using a defoliant.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To strip leaves from a plant 🍂
🔍 مترادف: Remove, clear
✅ مثال: The chemicals were used to defoliate the area before planting new crops
To strip a plant, tree, or area of vegetation of its leaves, often by chemical means.
از بین بردن برگ های گیاه، درخت یا منطقه ای از پوشش گیاهی، اغلب با استفاده از مواد شیمیایی.
برگ زدایی کردن
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Strip, denude, deforest
متضاد: Leaf, foliage, green
The military used chemicals to defoliate the forest during the war.
Some insects can defoliate entire trees, leaving them bare.

برگ زدایی کردن، برگ ها را کندن

بپرس