معنی: جان پناه، استحکامات تدافعی، پناه یافتن، در جان پناه و موضع گرفتنمعانی دیگر: (ارتش - آرایش لشکر یا استحکامات به طوری که پستی و بلندی زمین و غیره دو جناح آنها را از آتش دشمن حفظ کند) جناح پوشی، جناح پوشیده شده، جناح مصون
• protection provided by natural or artificial obstacles or fortifications against enemy fire protect troops, arrange natural of artificial shielding against frontal attack
پیشنهاد کاربران
جان پناه
defilade ( علوم نظامی ) واژه مصوب: جان پناه 1 تعریف: مانعی مانند تپه یا پشته برای حفاظت در مقابل دید بانی و آتش دشمن