deficiency disease

/dəˈfɪʃənsiˌdɪˈziːz//dɪˈfɪʃnsidɪˈziːz/

(پزشکی) بیماری کمبود ( هر بیماری ناشی از کمبود ویتامین و مواد معدنی و غیره)، نارسایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a disease caused by lack of a specific nutrient in the diet, or by the body's inability to absorb or metabolize it.

جمله های نمونه

1. The knowledge source of iodine deficiency disease for the students was mainly from school (7 3%), and that for teacher was mainly from the newspaper (7 7%).
[ترجمه گوگل]منبع آگاهی از بیماری کمبود ید برای دانش‌آموزان عمدتاً از مدرسه (3/7 درصد) و برای معلمان عمدتاً از روزنامه (7/7 درصد) بود
[ترجمه ترگمان]منبع آگاه بیماری فقر ید برای دانش آموزان عمدتا از مدرسه بود (۷ % %)، و اینکه معلم عمدتا از روزنامه بود (۷ %)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To explore the effect of iodine deficiency disease ( IDD ) prevention and treatment iodized salt.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بیماری کمبود ید (IDD) در پیشگیری و درمان نمک یددار
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر بیماری فقر ید (IDD)و درمان نمک iodized
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The survey shows the fruit tree iron deficiency disease is serious in alkaline soil and it causes bourgeon wither of trees, poor growth and lower or no yield.
[ترجمه گوگل]بررسی نشان می دهد که بیماری کمبود آهن درختان میوه در خاک قلیایی جدی است و باعث پژمرده شدن درختان، رشد ضعیف و عملکرد کمتر یا عدم تولید می شود
[ترجمه ترگمان]این تحقیق نشان می دهد که بیماری کمبود آهن درخت میوه در خاک قلیایی جدی است و باعث پژمرده شدن درختان، رشد ضعیف و یا عدم محصول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Vitamins are protectives against certain deficiency disease.
[ترجمه گوگل]ویتامین ها محافظی در برابر برخی بیماری های کمبود هستند
[ترجمه ترگمان] ویتامین مخالف بیماری certain هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because of enrich foods, today deficiency disease are not as common as they once were.
[ترجمه گوگل]به دلیل غذاهای غنی شده، امروزه بیماری کمبود به اندازه گذشته رایج نیست
[ترجمه ترگمان]به دلیل غنی کردن مواد غذایی، امروزه این بیماری به اندازه زمانی رایج نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To explore the effect of iodine deficiency disease ( IDD ) prevention and treatment using iodized salt.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیر بیماری کمبود ید (IDD) در پیشگیری و درمان با استفاده از نمک یددار
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر بیماری فقر ید (IDD)و درمان با استفاده از نمک iodized
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Deficiency disease A disease caused by deficiency of a particular essential nutrient (such as a MICRONUTRIENT or trace element), usually with a characteristic set of symptoms.
[ترجمه گوگل]بیماری کمبود بیماری ناشی از کمبود یک ماده غذایی ضروری خاص (مانند یک ریز مغذی یا عنصر کمیاب)، معمولاً با مجموعه ای از علائم مشخص
[ترجمه ترگمان]بیماری کاستی یک بیماری که ناشی از کمبود یک ماده مغذی ضروری خاص (مانند a یا عنصر ردیابی)، معمولا با یک مجموعه مشخصه از علایم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The steady absence of one vitamin in an otherwise complete diet causes a deficiency disease.
[ترجمه گوگل]عدم وجود یک ویتامین در یک رژیم غذایی کامل باعث بیماری کمبود می شود
[ترجمه ترگمان]عدم وجود یک ویتامین در رژیم غذایی کامل در غیر این صورت باعث کمبود یک بیماری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disease caused by the deficiency of essential nutrient or other substance required for growth (such as vitamin or mineral)

پیشنهاد کاربران

بیماری کمبود ( اسم ) : هر بیماری ناشی از کمبود یک ماده مغذی ضروری ( شامل ویتامین ها، اسیدهای آمینه ضروری و اسیدهای چرب ضروری ) در رژیم غذایی.
بیماری ناشی از کمبود [ویتامین/ پروتوئین/ مواد معدنی]

بپرس