defibrillation

جمله های نمونه

1. Defibrillation Early defibrillation remains the most important determinant of survival in cardiac arrest victims.
[ترجمه گوگل]دفیبریلاسیون دفیبریلاسیون اولیه مهمترین عامل تعیین کننده بقا در قربانیان ایست قلبی است
[ترجمه ترگمان]Defibrillation اولیه مهم ترین عامل تعیین کننده بقا در قربانیان ایست قلبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reference: "Chest compressions before defibrillation for out of hospital cardiac arrest: A meta-analysis of randomized controlled clinical trials, " BMC Journal.
[ترجمه گوگل]مرجع: "فشرده سازی قفسه سینه قبل از دفیبریلاسیون برای ایست قلبی خارج از بیمارستان: متاآنالیز کارآزمایی های بالینی تصادفی شده کنترل شده، "BMC Journal
[ترجمه ترگمان]مرجع: فشار قفسه سینه پیش از defibrillation برای خارج شدن از بیمارستان قلبی: تحلیل meta از آزمایش های بالینی کنترل شده تصادفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These call for defibrillation as soon as possible.
[ترجمه گوگل]این موارد نیاز به دفیبریلاسیون در اسرع وقت دارند
[ترجمه ترگمان]این درخواست برای defibrillation هر چه زودتر انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is proved by practice, early defibrillation may elevate obviously the successful rate of cardiopulmonary resuscitation.
[ترجمه گوگل]با عمل ثابت شده است، دفیبریلاسیون زودرس ممکن است به وضوح میزان موفقیت آمیز احیای قلبی ریوی را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]این روش با عمل ثابت شده است، defibrillation اولیه ممکن است سطح موفقیت of resuscitation را ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. CPR can help maintain blood flow to the organs until an electrical shock (defibrillation) can be given.
[ترجمه گوگل]CPR می تواند به حفظ جریان خون به اندام ها کمک کند تا زمانی که شوک الکتریکی (دفیبریلاسیون) ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]احیای قلبی ریوی می تواند به حفظ جریان خون در ارگان ها کمک کند تا اینکه یک شوک الکتریکی (defibrillation)داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the grounds of modern emergency medicine, defibrillation has to be performed in combination with CPR.
[ترجمه گوگل]بر اساس طب اورژانس مدرن، دفیبریلاسیون باید همراه با CPR انجام شود
[ترجمه ترگمان]در زمینه طب اورژانسی مدرن، defibrillation باید در ترکیب با CPR انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At that late stage of life, defibrillation shocks cause discomfort, anxiety, and a prolonged death.
[ترجمه گوگل]در مرحله آخر زندگی، شوک های دفیبریلاسیون باعث ناراحتی، اضطراب و مرگ طولانی مدت می شود
[ترجمه ترگمان]در این مرحله از زندگی، شوک های الکترونیکی موجب ناراحتی، اضطراب و مرگ طولانی مدت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Analyze its electrical defibrillation, cardiopulmonary resuscitation and treatment drug selection and other valid treatment effect.
[ترجمه گوگل]دفیبریلاسیون الکتریکی، احیای قلبی ریوی و انتخاب داروی درمانی و سایر اثر درمانی معتبر آن را تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]آنالیز defibrillation الکتریکی، احیا cardiopulmonary و انتخاب دارو و سایر اثرات درمان معتبر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the techniques of electrical defibrillation and their application to cardiopulmonary resuscitation (CPR).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تکنیک‌های دفیبریلاسیون الکتریکی و کاربرد آن‌ها در احیای قلبی ریوی (CPR)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تکنیک های of الکتریکی و کاربرد آن ها برای احیای مجدد (CPR)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Defibrillation rate, serum potassium after the open of aortic artery and the supporting time of respiratory and positive inotropic agents were observed after aortic cross-clamp removal.
[ترجمه گوگل]میزان دفیبریلاسیون، پتاسیم سرم پس از باز شدن شریان آئورت و زمان حمایت از عوامل تنفسی و اینوتروپیک مثبت پس از برداشتن کراس گیره آئورت مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]میزان Defibrillation، potassium serum پس از باز کردن دریچه آئورتی و زمان حمایت از عوامل inotropic تنفسی و تنفسی پس از جدا شدن گیره آئورت مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Defibrillation energy requirements are typically higher than the patient's pain threshold.
[ترجمه گوگل]انرژی مورد نیاز دفیبریلاسیون معمولاً بالاتر از آستانه درد بیمار است
[ترجمه ترگمان]الزامات انرژی Defibrillation معمولا بالاتر از آستانه درده ای بیمار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then he followed this rubbing with electrical defibrillation.
[ترجمه گوگل]سپس این مالش را با دفیبریلاسیون الکتریکی دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]سپس با defibrillation الکتریکی به دنبال این کار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The role that defibrillation played during CPR was defined according to the consensus.
[ترجمه گوگل]نقش دفیبریلاسیون در طول CPR بر اساس اجماع تعریف شد
[ترجمه ترگمان]نقشی که در طول CPR ایفا می شود با توجه به اجماع تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This treatment is called defibrillation.
[ترجمه گوگل]این درمان را دفیبریلاسیون می نامند
[ترجمه ترگمان]این درمان defibrillation نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• use of electric shock to stop fibrillation of the heart muscle (medicine)

پیشنهاد کاربران

دفیبریلاسیون: ( اسم ) روشی برای اصلاح ضربان قلب نامنظم با اعمال یک تکانه الکتریکی بزرگ به دیواره قفسه سینه، به ویژه در شرایط بالقوه تهدید کننده زندگی.
الکتروشوک
دفیبریلاسیون یا تغییر جهت قطبی بار درون و برون یاخته های ماهیچه قلب با تحریک شوک الکتریکی برای برگشت ضربان عادی قلب

بپرس