deferrable

جمله های نمونه

1. the loan repayment is deferrable until norooz
بازپرداخت وام تا نوروز قابل تعویق است.

2. This is typically long-dated with deferrable coupons—which is why regulators treated it as tier - one capital.
[ترجمه گوگل]این معمولاً با کوپن‌های قابل تعویق قدیمی است - به همین دلیل است که تنظیم‌کننده‌ها آن را به عنوان سرمایه درجه یک در نظر می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]این امر نوعا مربوط به کوپن های deferrable است - که به همین دلیل تنظیم کنندگان آن را به عنوان یک پایتخت تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the longest deferrable time can not surpass for one year.
[ترجمه گوگل]اما طولانی ترین زمان قابل تعویق نمی تواند بیش از یک سال باشد
[ترجمه ترگمان]اما طولانی ترین زمان deferrable نمی تواند از یک سال پیش رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Alarm Manager provides a list of the deferrable, non-deferrable, deferred, and unqueued alarms.
[ترجمه گوگل]Alarm Manager لیستی از آلارم های معوق، غیر قابل تعویق، معوق و بدون صف را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]مدیر هشدار لیستی از deferrable، non، deferred و unqueued alarms فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This article continues the topic of work deferral I started in " Kernel APIs, Part 2: Deferrable functions, kernel tasklets, and work queues" (developerWorks, March 20.
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنان موضوع تعویق کاری را که در "APIs کرنل، قسمت 2: توابع قابل تعویق، وظایف هسته، و صف‌های کاری" شروع کردم ادامه می‌دهد (developerWorks، 20 مارس
[ترجمه ترگمان]این مقاله به موضوع تعویق کار ادامه می دهد که من در \"کرنل APIs، بخش ۲: عملکردهای Deferrable، هسته tasklets و صف کار\" (developerWorks)در ۲۰ مارس شروع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bucket: This category includes the requirements that are long running or deferrable.
[ترجمه گوگل]سطل: این دسته شامل الزاماتی است که طولانی مدت یا قابل تعویق هستند
[ترجمه ترگمان]Bucket: این مقوله شامل الزاماتی است که طولانی یا deferrable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The method at first identified and evaluated the investment opportunity value of deferrable project, and constituted the portfolio with the most valuable projects.
[ترجمه گوگل]این روش در ابتدا ارزش فرصت سرمایه گذاری پروژه معوق را شناسایی و ارزیابی کرد و پرتفویی را با با ارزش ترین پروژه ها تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]این روش ابتدا ارزش فرصت سرمایه گذاری پروژه deferrable را شناسایی و ارزیابی کرد و پورتفولیو را با ارزشمندترین پروژه ها تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tasklets are built on top of softirqs to allow dynamic creation of deferrable functions.
[ترجمه گوگل]Tasklet ها در بالای softirq ها ساخته شده اند تا امکان ایجاد پویا توابع قابل تعویق را فراهم کنند
[ترجمه ترگمان]Tasklets بر روی softirqs ساخته شده اند تا اجازه ایجاد دینامیکی توابع deferrable را بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• postponable, able to be put off to a later date

پیشنهاد کاربران

قابل تعویق انداختن، می تواند به یک تاریخ بعد منتقل شود

بپرس