1. in deference to somebody
به خاطر حرمت کسی،به ملاحظه ی کسی
2. she treats her parents with deference
او نسبت به والدین خود با احترام رفتار می کند.
3. He treats her with such deference.
[ترجمه گوگل]با چنین احترامی با او رفتار می کند
[ترجمه ترگمان]او با چنان احترامی با او رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The actress was accorded all the deference of a visiting celebrity.
[ترجمه گوگل]این بازیگر تمام احترام یک سلبریتی بازدید کننده را داشت
[ترجمه ترگمان]این هنرپیشه با تمام احترام و احترام یک فرد مشهور رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The traditional menu was changed in deference to Western tastes.
[ترجمه گوگل]منوی سنتی با توجه به ذائقه غربی تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]منوی سنتی در احترام به ذائقه غربی ها تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The old sense of deference and restraint in royal reporting has vanished.
[ترجمه گوگل]حس قدیمی احترام و خویشتن داری در گزارش های سلطنتی از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]حس احترام و خودداری در گزارش سلطنتی از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In deference to our host I decided not to challenge his controversial remarks.
[ترجمه گوگل]به احترام میزبانمان تصمیم گرفتم سخنان جنجالی او را به چالش نکشم
[ترجمه ترگمان]من به احترام میزبان تصمیم گرفتم نکات جنجالی او را به چالش بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The women wore veils in deference to the customs of the country.
[ترجمه گوگل]زنان به احترام آداب و رسوم کشور چادر می پوشیدند
[ترجمه ترگمان]زنان veils را به احترام آداب و رسوم این کشور به پا داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Why do you treat your boss with such deference?
[ترجمه گوگل]چرا با رئیس خود با این احترام رفتار می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا با چنین احترامی با رئیست حرف می زنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They were married in church out of deference to their parents'wishes.
[ترجمه گوگل]آنها در کلیسا به دلیل احترام به خواسته های والدینشان ازدواج کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلیسا با احترام به خواسته های پدر و مادرشان ازدواج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He treated Dean with extreme deference.
[ترجمه گوگل]او با دین با احترام شدید رفتار کرد
[ترجمه ترگمان]او با احترام فراوان با دین رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Visiting officials were treated with great deference.
[ترجمه گوگل]با مقامات بازدید کننده با احترام زیادی برخورد شد
[ترجمه ترگمان]مقامات میهمان با احترام زیادی رفتار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It made her skin crawl, the deference.
[ترجمه گوگل]این باعث شد پوست او بخزد، احترام
[ترجمه ترگمان]این باعث شد که پوستش سینه خیز برود، به نشانه احترام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nevertheless, in deference to the arguments of counsel, I will add further comments of my own.
[ترجمه گوگل]با این وجود، با توجه به استدلال های وکیل، نظرات بیشتری از خودم اضافه خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، با توجه به استدلالات of، من نظرات دیگری نیز در مورد خودم اضافه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید