defensiveness


روانشناسى : حالت دفاعى داشتن

جمله های نمونه

1. He felt a certain defensiveness about his position.
[ترجمه گوگل]او در مورد موقعیت خود حالت تدافعی خاصی احساس می کرد
[ترجمه ترگمان]او نسبت به وضع و موقعیت خود نسبت به خود دفاع خاصی احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I had expected defensiveness and brittle idealism, but I was wrong.
[ترجمه گوگل]انتظار تدافعی و آرمان گرایی شکننده را داشتم، اما اشتباه می کردم
[ترجمه ترگمان]من انتظار دفاع از defensiveness و idealism brittle را داشتم، اما اشتباه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It also shows in their embarrassed defensiveness when foreigners wonder aloud whether their public life is in need of change.
[ترجمه گوگل]هنگامی که خارجی ها با صدای بلند تعجب می کنند که آیا زندگی عمومی آنها نیاز به تغییر دارد یا خیر، این حالت تدافعی خجالت زده آنها را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان می دهد که وقتی خارجیان با صدای بلند تعجب می کنند که آیا زندگی عمومی آن ها نیازمند تغییر است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Poor care in turn begat defensiveness and so on, in a vicious circle.
[ترجمه گوگل]مراقبت ضعیف به نوبه خود باعث ایجاد حالت تدافعی و غیره در یک دور باطل شد
[ترجمه ترگمان]بی آن که به دفاع از خود ادامه دهد و در یک دایره شریر وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is certainly no defensiveness nor any sour grapes from me or any of the Editing for Industry committee.
[ترجمه گوگل]مطمئناً هیچ حالت تدافعی و انگور ترش از جانب من یا هیچ یک از کمیته ویرایش برای صنعت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]قطعا هیچ گونه حالت تدافعی و یا هیچ انگور ترش از من یا هر یک از این ویرایش برای کمیته صنعت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The intellectual property claim is a kind of defensiveness right based on the intellectual property for protecting intellectual properly from infringement.
[ترجمه گوگل]ادعای مالکیت معنوی نوعی حق دفاعی مبتنی بر مالکیت معنوی برای محافظت صحیح از معنوی در برابر تعدی است
[ترجمه ترگمان]ادعای مالکیت معنوی نوعی حالت تدافعی است که حق مالکیت معنوی برای حفاظت از حقوق معنوی را از تجاوز به درستی نقض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His defensiveness was manifested in hurt silence.
[ترجمه گوگل]حالت تدافعی او در سکوت دردناک آشکار شد
[ترجمه ترگمان]دفاع او در سکوتی دردناک آشکار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bragging in a relationship often is really defensiveness.
[ترجمه گوگل]لاف زدن در یک رابطه اغلب واقعا حالت تدافعی است
[ترجمه ترگمان]ناسازگاری در یک رابطه اغلب نشان دهنده حالت تدافعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In his defensiveness he negatively judged her recurring need for reassurance. As a result they argued.
[ترجمه گوگل]در حالت تدافعی، نیازهای مکرر او را برای اطمینان خاطر منفی ارزیابی کرد در نتیجه با هم بحث کردند
[ترجمه ترگمان]در حالت تدافعی خود، احساس کرد که نیاز به اطمینان مجدد دارد در نتیجه آن ها استدلال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This outbreak of defensiveness embodies one paradox and several myths.
[ترجمه گوگل]این شیوع حالت تدافعی یک تناقض و چندین افسانه را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]این شروع حالت تدافعی نشان دهنده یک تناقض و چندین افسانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even now, the force is hampered by DoH dogma and defensiveness.
[ترجمه گوگل]حتی در حال حاضر، این نیرو به دلیل تعصبات دفاعی و دفاعی وزارت بهداشت با مشکل مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]حتی در حال حاضر، این نیرو به واسطه تعصب DoH و حالت تدافعی، مختل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All this is only possible where multi-skilling and flexible skilling are the norm, rather than restrictive skill defensiveness.
[ترجمه گوگل]همه اینها تنها در جایی امکان پذیر است که مهارت های چندگانه و انعطاف پذیر به جای مهارت های تدافعی محدود کننده، هنجار باشند
[ترجمه ترگمان]تمام این موارد تنها در جایی ممکن است که چند - و skilling انعطاف پذیر، نرم باشند، به جای این که حالت تدافعی به مهارت ها را محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We desperately need to develop new situational value systems, otherwise we are tied to lumbering dogma or immediate gain or defensiveness.
[ترجمه گوگل]ما شدیداً به توسعه نظام‌های ارزشی موقعیتی جدید نیاز داریم، در غیر این صورت به تعصب یا سود فوری یا حالت تدافعی گره خورده‌ایم
[ترجمه ترگمان]ما به شدت به توسعه سیستم های ارزش موقعیتی جدید نیاز داریم، در غیر این صورت ما به سبک سنگین یا بهره آنی یا حالت تدافعی وابسته هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The limited amount of discussion that members of the Working Party were able to hold with colleagues suggested a certain defensiveness.
[ترجمه گوگل]بحث محدودی که اعضای کارگروه می توانستند با همکاران خود انجام دهند، حاکی از حالت تدافعی خاصی بود
[ترجمه ترگمان]مقدار محدود بحث که اعضای حزب کاری می توانند با همکاران خود داشته باشند نشان دهنده حالت تدافعی خاص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being on guard, protectiveness, watchfulness

پیشنهاد کاربران

گارد داشتن در مقابل نظرات دیگران ( غرور )
حالت دفاعی. موضع دفاعی
مثال:
He felt a certain defensiveness about his position.
او درباره موقعیت اش حالت دفاعی مسلمی را احساس کرد.
حالت تدافعی تهاجمی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : defend
✅️ اسم ( noun ) : defense / defendant / defender / defenselessness / defensive / defensiveness
✅️ صفت ( adjective ) : defensive / defenseless / defensible
✅️ قید ( adverb ) : defensively
حالت تدافعی، تدافعی بودن
روانشناسی : حالت دفاعی داشتن.

بپرس