defending

جمله های نمونه

1. defending the country's borders
دفاع از سر حدات کشور

2. the enemy wiped out the defending forces
دشمن نیروهای مدافع را نابود کرد.

3. one of the fighters (who were) in charge of defending the base
یکی از جنگاورانی که دفاع پایگاه را به عهده داشتند

پیشنهاد کاربران

defending champion
مدافع عنوان قهرمانی
دفاع کردن یامحافظت کردن
suppor and protect

بپرس