defects

جمله های نمونه

1. birth defects
عیوب مادرزادی،کاستی های مادرزادی

2. they tried to varnish their daughter's defects
آنان کوشیدند که عیوب دخترشان را بپوشانند.

پیشنهاد کاربران

عیب داران ژینتیکی
سریال کره defects و فلم American Sweatshop
ببین ته فرهنگ غربی وپیروانش که غرب گدائیها دنبالشه وجون میدن تا مقلشان بشوند بنام توسعه وپیشرفت.
development kills defects
کاستی ها
نواقص، عیوب، خطاها، اشتباهات
عیوب ، نقص
خطا عیوب اشتباه نقص
عیوب