defang

جمله های نمونه

1. The idea being to defang the New York Times's angle on the Wikileaks documents, that Pakistan's intelligence services are working with the Taliban.
[ترجمه گوگل]ایده این است که از زاویه نیویورک تایمز نسبت به اسناد ویکی لیکس که سرویس های اطلاعاتی پاکستان با طالبان کار می کنند، بی اعتبار شود
[ترجمه ترگمان]ایده این است که زاویه نیویورک تایمز را در اسناد ویکی لیکس فاش کند، که سرویس های اطلاعاتی پاکستان با طالبان کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We can have lunch in the canteen near Defang Teaching Building.
[ترجمه گوگل]می توانیم ناهار را در غذاخوری نزدیک ساختمان آموزشی دفانگ بخوریم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم نهار را در رستوران نزدیک ساختمان آموزشی Defang بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Song Defang Haotian reconstruction concept, and caves dug three holes.
[ترجمه گوگل]آهنگ Defang Haotian مفهوم بازسازی، و غار حفر سه سوراخ
[ترجمه ترگمان]\"سانگ Defang\"، مفهوم بازسازی Haotian و غارها، سه سوراخ حفر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Liu Defang is a famous folk story-teller in China. His special life decides the characteristic of his story-telling.
[ترجمه گوگل]لیو دفانگ یک داستان سرای مشهور عامیانه در چین است زندگی خاص او ویژگی داستان گویی او را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]لیو Defang یک گوینده سرشناس مشهور در چین است زندگی خاص او ویژگی داستان او را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But shale gas is going to defang the energy diplomacy of petro-nations.
[ترجمه گوگل]اما گاز شیل دیپلماسی انرژی کشورهای نفتی را خدشه دار می کند
[ترجمه ترگمان]اما گاز شیل در حال بررسی دیپلماسی انرژی کشورهای نفت خیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is, rather, that the electoral system -- even when plagued by partisanship -- is the best ever devised to defang angry citizens and the political movements they form.
[ترجمه گوگل]بلکه این است که سیستم انتخاباتی - حتی زمانی که گرفتار حزب‌گرایی باشد - بهترین سیستمی است که تاکنون برای بی‌اعتنایی به شهروندان خشمگین و جنبش‌های سیاسی که آنها تشکیل می‌دهند ابداع شده است
[ترجمه ترگمان]بلکه، به جای آن، سیستم انتخاباتی - - حتی زمانی که از هواداری تعصب آمیز به عمل می آید - - بهترین راه برای defang شهروندان خشمگین و جنبش های سیاسی است که شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What a lot of fun! We can have lunch in the canteen near Defang Teaching Building.
[ترجمه گوگل]چه بسیار سرگرم کننده است! می توانیم ناهار را در غذاخوری نزدیک ساختمان آموزشی دفانگ بخوریم
[ترجمه ترگمان]چقدر خوش می گذرد! ما می توانیم نهار را در رستوران نزدیک ساختمان آموزشی Defang بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Austrians argued that by including Mr Haider in government they would defang him, a trick the Swiss later tried to play on Mr Blocher.
[ترجمه گوگل]اتریشی ها استدلال می کردند که با قرار دادن آقای حیدر در دولت، او را تهمت می زنند
[ترجمه ترگمان]اتریشی ها بحث کردند که از جمله آقای حیدر در دولت او را اخراج خواهند کرد، حقه ای که بعدها سو یس برای بازی با آقای Blocher انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Song Wang Jien Queen told the chamberlain to Prince Defang called.
[ترجمه گوگل]سونگ وانگ جین ملکه به اتاق نشین گفت که شاهزاده دفانگ تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]\"سانگ وانگ Jien\"، ملکه به \"شاهزاده Defang\" (شاهزاده Defang)گفت: \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "I don't know how long it's going to take to heal, " said Zeng Defang, 4 touching a leg wrapped in a bloodstained bandage and swollen to three times its normal size.
[ترجمه گوگل]زنگ دفانگ، 4 که پایی را که در یک باند خونی پیچیده شده بود و به اندازه سه برابر اندازه طبیعی آن متورم شده بود، لمس کرد، گفت: "نمی دانم چقدر طول می کشد تا بهبود یابد "
[ترجمه ترگمان]زنگ Defang ۴ که یک پایش پیچیده شده در نوار خون آلود را لمس کرد و سه برابر اندازه عادی خود را کرد، گفت: \" من نمی دانم چه مدت طول می کشد تا التیام یابد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Zhu and others are not waiting; they're already exploring ways to defang rice, which contains at least 10-fold higher arsenic concentrations than wheat and other cereals.
[ترجمه گوگل]زو و دیگران منتظر نیستند آنها در حال کاوش در راه هایی برای پاک کردن برنج هستند که حاوی حداقل 10 برابر غلظت آرسنیک بیشتر از گندم و سایر غلات است
[ترجمه ترگمان]ژو و دیگران منتظر نیستند؛ آن ها در حال حاضر در حال بررسی راه هایی برای defang برنج هستند که حاوی حداقل ۱۰ برابر غلظت آرسنیک بیشتر نسبت به گندم و دیگر غلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This dish for education the original boxing Tree of Tree of Traditional Shaolin Kungfu is practiced by Defang Master, who fully shows the tradition and excellence of Shaolin Kungfu.
[ترجمه گوگل]این غذا برای آموزش بوکس اصلی درخت درخت درخت کونگ فو شائولین سنتی توسط استاد Defang تمرین می شود که سنت و برتری شائولین کونگ فو را به طور کامل نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این غذا برای آموزش درخت اصلی بوکس of سنتی به وسیله Defang استاد انجام می شود که به طور کامل سنت و برتری of Kungfu را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remove fangs from (from dogs, snakes etc.); make harmless; make ineffectual; weaken the power or strength, make less powerful

پیشنهاد کاربران

در امنیت اطلاعات، اضافه کردن کردن کاراکترهایی به یک آدرس اینترنتی یا URL، به شکلی که دیگر قابل کلیک کردن نباشد. این به منظور جلوگیری از انتشار بدافزارها، خصوصا در ایمیل ها است. مثلا:
For better security, configure your email service in a way to defang unintended URLs, such as dating and gambling ads.
...
[مشاهده متن کامل]

زهر چیزی را کشیدن ( منظور بی خطر کردن چیزی ) مانند مار

بپرس