1. The article is an attempt to defame an honest man.
[ترجمه گوگل]این مقاله تلاشی برای بدنام کردن یک مرد صادق است
[ترجمه ترگمان]مقاله تلاش برای بدنام کردن یک مرد شریف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We expect politicians to defame each other in an election year.
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم که سیاستمداران در سال انتخابات یکدیگر را بدنام کنند
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که سیاستمداران در سال انتخابات یکدیگر را بدنام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The newspaper denies any intention to defame the senator's reputation.
[ترجمه گوگل]این روزنامه هرگونه قصد برای بدنام کردن شهرت سناتور را رد می کند
[ترجمه ترگمان]این روزنامه هر گونه قصد برای بدنام کردن شهرت سناتور را رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Of course, teachers can also sue individuals who defame them.
[ترجمه گوگل]البته معلمان می توانند از افرادی که آنها را بدنام می کنند نیز شکایت کنند
[ترجمه ترگمان]البته، معلمان نیز می توانند از افرادی شکایت کنند که آن ها را بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. CNN host Kafudi vicious attacks on abusive defame China to insult the Chinese people's remarks.
[ترجمه گوگل]CNN میزبان حملات وحشیانه کافودی به توهین آمیز چین برای توهین به اظهارات مردم چین است
[ترجمه ترگمان]مجری سی ان ان، Kafudi حملات وحشیانه به توهین سو استفاده از چین برای توهین به اظهارات مردم چین را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their attempt to defame China will get nowhere.
[ترجمه گوگل]تلاش آنها برای بدنام کردن چین به جایی نخواهد رسید
[ترجمه ترگمان]تلاش آن ها برای بدنام کردن چین به هیچ کجا نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Disseminating for the purpose of undermining or weakening the Soviet regime slanderous fabrications which defame the Soviet state and social system.
[ترجمه گوگل]انتشار مطالب تهمت آمیز به منظور تضعیف یا تضعیف رژیم شوروی که باعث بدنامی دولت و نظام اجتماعی شوروی می شود
[ترجمه ترگمان]جعل سازی برای هدف از بین بردن یا تضعیف رژیم اتحاد جماهیر شوروی، ساخته است که دولت شوروی و نظام اجتماعی را بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When you meet somebody who you do not like, do not defame him, it is silence.
[ترجمه گوگل]وقتی کسی را ملاقات می کنی که دوستش نداری، او را بدنام نکن، این سکوت است
[ترجمه ترگمان]وقتی با کسی روبه رو می شوی که دوستش نداری، از او خوشت نمی آید، این سکوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To attack the character or reputation of; speak ill of; defame.
[ترجمه گوگل]حمله به شخصیت یا شهرت؛ بد صحبت کردن بدنام کردن
[ترجمه ترگمان]برای حمله به شخصیت یا شهرتی که در آن به وجود آورده بود بد و بیراه می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید