1. deer used to run free in these woods
در این بیشه ها آهوان آزادانه می گشتند.
2. a deer appeared over the brow of the hill
آهویی بر نوک تپه ظاهر شد.
3. a deer appeared plump in my path!
یک آهو درست سر راهم سبز شد!
4. a deer at bay
آهوی محاصره شده
5. a deer hunt
شکار آهو
6. the deer disappeared in a twinkle
در یک چشم بر هم زدن آهو ناپدید شد.
7. the deer hesitated and then disappeared in the forest
آهو مکث کرد و سپس در جنگل ناپدید شد.
8. the deer hopped the wall
آهو از (روی) دیوار پرید.
9. the deer jumped over the fence
آهو از روی نرده پرید.
10. the deer jumped over the hedge
آهو از روی چپر پرید.
11. the deer stood immobile among the trees
آهو بی حرکت میان درختان ایستاد.
12. a buck deer
آهوی نر
13. suddenly a deer came into my line of sight
ناگهان آهویی از راستای دید من رد شد (از مد نظرم گذشت).
14. the little deer scares easily
آهوی کوچک زود می ترسد.
15. the stricken deer lay dying
آهوی تیر خورده در حال مرگ به زمین افتاده بود.
16. they hunt deer by stalking
آنان با تعقیب مخفیانه آهو صید می کنند.
17. a herd of deer
یک گله آهو
18. agile as a deer
تندپا همچون یک آهو
19. i saw a deer floundering in the swamp
آهویی را دیدم که در باتلاق دست و پا می زد.
20. ali akbar skinned the deer
علی اکبر پوست آهو را کند.
21. bugle sounds roused the deer out of the thicket and onto the plain
صدای شیپور آهوها را از بیشه به دشت راند.
22. the hunter shot a deer
شکارچی یک آهو زد.
23. the hunters disemboweled the deer
شکارچیان دل و روده ی آهو را درآورند.
24. ali akbar first eviscerated the deer and then skinned it
علی اکبر اول دل و روده ی آهو را درآورد و سپس پوست آن را کند.
25. the car's noise frightened the deer off
صدای اتومبیل آهو را رم داد.
26. the taking of birds and deer
شکار پرندگان و آهو
27. i followed the traces of the deer into the forest
دنبال ردپای آهو به جنگل رفتم.
28. shapury mistook the ass for a deer and shot it!
شاپوری الاغ را با آهو عوضی گرفت و آنرا با تیر زد!
29. to lose the wind of the deer
رد بوی آهو را گم کردن
30. rustam threw his spear and transfixed the deer to a tree
رستم نیزه ی خود را پرتاب کرد و آهو را به درخت توخت.
31. the leaves had been nibbled away by the deer
آهو برگ ها را جویده بود.
32. his aim was bad and he hit the donkey instead of the deer
هدفگیری او بد بود و به جای آهو الاغ را زد.