1. The jawbone felt as cold as a joint of beef in a supermarket deep-freeze.
[ترجمه گوگل]احساس سردی استخوان فک به اندازه یک گوشت گاو در یک سوپرمارکت انجماد عمیق بود
[ترجمه ترگمان]استخوان فک به سردی یک تکه گوشت گاو در یک سوپرمارکت به شدت یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This light is used in deep-freeze displays in particular supermarkets; it makes her pitch forward into the deep-freeze container.
[ترجمه گوگل]این چراغ در نمایشگرهای انجماد عمیق در سوپرمارکت های خاص استفاده می شود باعث می شود او را به سمت جلو در ظرف انجماد عمیق بکشد
[ترجمه ترگمان]این نور در صفحات یخ زده به خصوص در سوپرمارکت ها استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Frenchman who kept his parents' bodies in deepfreeze caskets for years in hope of one day bringing them back to life, said he had finally cremated them after the freezer system broke down.
[ترجمه گوگل]مرد فرانسوی که اجساد والدینش را سالها در تابوتهای انجماد عمیق نگهداری میکرد به امید روزی که آنها را زنده کند، گفت که سرانجام پس از خراب شدن سیستم فریزر آنها را سوزانده است
[ترجمه ترگمان]یک فرانسوی که جسد پدر و مادرش را سال ها به امید اینکه روزی آن ها را دوباره به زندگی برگرداند، گفت که بالاخره بعد از اینکه سیستم فریزر خراب شد آن ها را سوزانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ganpiao roll as a deepfreeze food is made from fresh shallot, kohlrabi, chicken breast meat, egg and else.
[ترجمه گوگل]رول Ganpiao به عنوان یک غذای انجماد عمیق از موسیر تازه، سرمه، گوشت سینه مرغ، تخم مرغ و غیره تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]رول Ganpiao به عنوان غذای deepfreeze از shallot تازه، kohlrabi، گوشت مرغ، تخم مرغ، تخم مرغ و چیزهای دیگر ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Is the power direction of deepfreeze on deck the same as that of in storehouse?
[ترجمه گوگل]آیا جهت قدرت انجماد عمیق روی عرشه با مسیر ذخیره سازی یکسان است؟
[ترجمه ترگمان]آیا قدرت deepfreeze بر روی عرشه مثل انبار در انبار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Compressing type deepfreeze is the commonest sort.
[ترجمه گوگل]نوع فشرده سازی دیپ فریز رایج ترین نوع است
[ترجمه ترگمان]Compressing نوع deepfreeze رایج ترین نوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Is every power direction of deepfreeze the same?
[ترجمه گوگل]آیا تمام جهت های قدرت فریز عمیق یکسان است؟
[ترجمه ترگمان]آیا همه قدرت deepfreeze یک سان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Semiconductor type deepfreeze is to use what refrigerant chip regards semiconductor as refrigeration of core refrigeration job.
[ترجمه گوگل]دیپ فریز از نوع نیمه هادی استفاده از تراشه مبردی است که نیمه هادی را به عنوان تبرید کار تبرید هسته می داند
[ترجمه ترگمان]deepfreeze از نوع نیمه هادی این است که از آن چه که در رابطه با نیمه هادی به عنوان تبرید از کار یخچال اصلی استفاده می کند، استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You can store the meat in our deepfreeze.
[ترجمه گوگل]می توانید گوشت را در انجماد عمیق ما نگهداری کنید
[ترجمه ترگمان]میتونی گوشت رو تو deepfreeze ذخیره کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In this article, the characters, processing craft and its key point of the deepfreeze chicken meatball were introduced.
[ترجمه گوگل]در این مقاله شخصیت ها، کاردستی پردازش و نکته کلیدی آن کوفته مرغ دیپ فریز معرفی شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، حروف، مهارت پردازش و نوک کلید آن of مرغ deepfreeze معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The vehicle is equipped with water heaters, washing machine, deepfreeze, stoves, air-conditioning and other living facilities.
[ترجمه گوگل]این وسیله نقلیه مجهز به آبگرمکن، ماشین لباسشویی، یخ عمیق، اجاق گاز، تهویه مطبوع و سایر امکانات زندگی می باشد
[ترجمه ترگمان]این وسیله مجهز به گرم کن های مخصوص آب، ماشین لباسشویی، اجاق، اجاق، تهویه مطبوع و دیگر تجهیزات زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The content of organic acid increase rapidly the process of deepfreeze and augmenttheof cold storage.
[ترجمه گوگل]محتوای اسید آلی فرآیند انجماد عمیق را به سرعت افزایش می دهد و انبار سرد را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]محتوای اسید آلی به سرعت فرآیند of و ذخیره سازی سرد را به سرعت افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The cat was not to be found until six days later, when its owner went to fetch something from the deepfreeze.
[ترجمه گوگل]تا شش روز بعد که صاحبش برای آوردن چیزی از انجماد عمیق رفت، گربه را پیدا نکردند
[ترجمه ترگمان]گربه تا شش روز بعد وقتی صاحب آن رفت تا چیزی از the بیاورد پیدا نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Until 21st century, with the development of science and technology, people began to deepfreeze the dainties and nutrition so that can supply foods stably.
[ترجمه گوگل]تا قرن بیست و یکم، با پیشرفت علم و فناوری، مردم شروع به انجماد عمیق خوراکی ها و مواد غذایی کردند تا بتوانند مواد غذایی را به طور پایدار تامین کنند
[ترجمه ترگمان]تا قرن بیست و یکم، با توسعه علم و فن آوری، مردم شروع به تبلیغ شیرینی و مواد غذایی کردند تا بتوانند به طور پایدار مواد غذایی را تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The deep freeze caught those that distribute gas to homes and offices by surprise.
[ترجمه گوگل]یخ زدگی عمیق کسانی را که گاز را در خانه ها و ادارات توزیع می کنند غافلگیر کرد
[ترجمه ترگمان]سرمای شدید آن هایی را که گاز را بین خانه ها و ادارات پخش می کنند غافلگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Opening the deep freeze is like standing on stage at the Palladium: there are that many eyes staring out at you.
[ترجمه گوگل]باز کردن انجماد عمیق مانند ایستادن روی صحنه در پالادیوم است: چشمان زیادی به شما خیره شده اند
[ترجمه ترگمان]باز کردن یخ زدن مانند ایستادن بر روی صحنه بر روی the است: این چشم ها به شما خیره شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Error # 04000000 occured during Deep Freeze install.
[ترجمه گوگل]خطای شماره 04000000 هنگام نصب Deep Freeze رخ داد
[ترجمه ترگمان]خطای # ۰۴۰۰۰۰۰۰ در هنگام نصب Freeze شدید رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Please put these tomatoes into the deep freeze!
[ترجمه گوگل]لطفا این گوجه فرنگی ها را در انجماد عمیق قرار دهید!
[ترجمه ترگمان]لطفا این گوجه را در سرمای شدید قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. New ideas in those remote areas remain in deep freeze.
[ترجمه گوگل]ایده های جدید در آن مناطق دور افتاده در انجماد عمیق باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]ایده های جدید در آن مناطق دور افتاده در حالت خشک و منجمد باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Most frozen produce hits the deep freeze within hours of harvest.
[ترجمه گوگل]اکثر محصولات منجمد ظرف چند ساعت پس از برداشت به یخ زدگی عمیق می رسند
[ترجمه ترگمان]اکثر محصولات منجمد در عرض چند ساعت برداشت، منجمد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Arctic Reach now also affects Deep Freeze.
[ترجمه گوگل]Arctic Reach اکنون روی Deep Freeze نیز تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر دسترسی قطب شمال به خشک شدن عمیق نیز تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Humans have fallen into a deep freeze of great forgetfulness.
[ترجمه گوگل]انسان ها در انجماد عمیق فراموشی بزرگ افتاده اند
[ترجمه ترگمان]انسان ها به اعماق فراموشی عمیقی فرو رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Put the ice cream in the deep freeze.
24. After months in the diplomatic deep freeze, Polish foreign policy has thawed.
[ترجمه گوگل]پس از ماهها انجماد عمیق دیپلماتیک، سیاست خارجی لهستان ذوب شده است
[ترجمه ترگمان]پس از ماه ها رکود اقتصادی، سیاست خارجی لهستان دوباره ذوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Relations with somebody were still in deep freeze.
[ترجمه گوگل]روابط با کسی هنوز در انجماد عمیق بود
[ترجمه ترگمان]روابط با کسی هنوز در حال خشک شدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. So far, winter has kept most parts of the country in the deep freeze.
[ترجمه گوگل]تاکنون، زمستان بیشتر مناطق کشور را در یخبندان عمیق نگه داشته است
[ترجمه ترگمان]تا کنون، زمستان اغلب بخش های کشور را در سرمای شدید نگاه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Odd skimmer and some roach fron Warrington water to ice breakers before the deep freeze.
[ترجمه گوگل]کفگیر عجیب و غریب و مقداری سوسک از آب وارینگتون تا یخ شکن ها قبل از یخ زدگی عمیق
[ترجمه ترگمان]skimmer فرد و برخی از مسافرین، قبل از یخ بندان شدید، آب را به موج شکن های یخ زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. I've been a life insurance salesman and I was in the deep freeze business for ages.
[ترجمه گوگل]من یک فروشنده بیمه عمر بوده ام و سال ها در تجارت عمیق بودم
[ترجمه ترگمان]من یک فروشنده بیمه عمر داشتم و سال ها در انبار یخ زده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید