1. Students explore new ideas as they deepen their understanding of the subject.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان با تعمیق درک خود از موضوع، ایده های جدید را کشف می کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان ایده های جدید را بررسی می کنند و درک خود از موضوع را عمیق تر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Surviving tough times can really deepen your relationship.
[ترجمه گوگل]زنده ماندن در دوران سخت واقعاً می تواند رابطه شما را عمیق تر کند
[ترجمه ترگمان]زمان سخت باقی مانده می تواند واقعا رابطه شما را عمیق تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The recession continues to deepen.
[ترجمه گوگل]رکود همچنان در حال عمیق تر شدن است
[ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی همچنان به تعمیق ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We'll have to deepen the well if we want more water.
[ترجمه گوگل]اگر آب بیشتری بخواهیم باید چاه را عمیق کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر آب بیشتری می خواهیم، باید چاه را عمیق تر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her wrinkles deepen with age.
[ترجمه گوگل]چین و چروک های او با افزایش سن عمیق تر می شود
[ترجمه ترگمان]چین و چروک صورتش با سنش عمیق تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He did not get a chance to deepen his knowledge of Poland.
[ترجمه گوگل]او فرصتی برای تعمیق دانش خود در مورد لهستان پیدا نکرد
[ترجمه ترگمان]او فرصتی به دست نیاورد تا دانش خود را درباره لهستان عمیق تر سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There were plans to deepen a stretch of the river.
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای تعمیق بخشی از رودخانه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]طرح هایی برای عمیق تر کردن امتداد رودخانه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It didn't seem possible for her love to deepen and grow, but it did.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسید که عشق او عمیق تر شود و رشد کند، اما شد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که عشق او عمیق تر شود و رشد کند، اما این کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Meanwhile trees here deepen into autumn, which now means wetter, windier weather; floods and storms.
[ترجمه گوگل]در همین حال، درختان اینجا تا پاییز عمیق تر می شوند، که اکنون به معنای هوای مرطوب تر و بادتر است سیل و طوفان
[ترجمه ترگمان]در این میان درختان در اینجا به پاییز عمیق تر می شوند که اکنون به معنای بارانی، آب و هوای بارانی، سیل و طوفان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Johnny tried to deepen his voice to sound like a grown-up.
[ترجمه گوگل]جانی سعی کرد صدایش را عمیق تر کند تا شبیه یک بزرگسال به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]جانی سعی کرد صدایش را بلندتر کند و مثل بزرگ ترها حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Traveling allows young people to deepen their understanding of other cultures.
[ترجمه گوگل]سفر به جوانان اجازه می دهد تا درک خود را از فرهنگ های دیگر عمیق تر کنند
[ترجمه ترگمان]مسافرت به جوانان این امکان را می دهد که درک خود از فرهنگ های دیگر را عمیق تر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His understanding of the world continues to deepen.
[ترجمه گوگل]درک او از جهان همچنان عمیق تر می شود
[ترجمه ترگمان]درک او از جهان به تعمیق ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The agreement will deepen the firm's ties to Japan's electronics companies.
[ترجمه گوگل]این توافق باعث تعمیق روابط این شرکت با شرکت های الکترونیک ژاپنی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این توافقنامه روابط این شرکت را با شرکت های الکترونیکی ژاپن عمیق تر خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Canceling the gasoline tax, a la Dole, will deepen them again.
[ترجمه گوگل]لغو مالیات بنزین، a la Dole، دوباره آنها را عمیق تر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پرداخت مالیات بنزین، یک لا دول، دوباره آن ها را عمیق تر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید