عبارت **"deep in it"** به معنای **کاملاً درگیر یا غرق شدن در یک موضوع، فعالیت، وضعیت یا مشکل** است. وقتی کسی می گوید �I’m deep in it� یعنی به شدت مشغول، درگیر یا گرفتار چیزی است، به گونه ای که توجه و تمرکز زیادی روی آن دارد.
... [مشاهده متن کامل]
- **معنای کلی:**
این عبارت نشان می دهد که فرد به طور عمیق و جدی در چیزی حضور دارد، چه یک پروژه، کار، مشکل، فکر یا احساس.
- **تفاوت با "deep in":**
�deep in� معمولاً به معنای فیزیکی یا مکانی ( مثلاً درون جنگل یا درون یک مکان ) است، اما �deep in it� بیشتر به معنای درگیر بودن ذهنی، احساسی یا عملی است.
- **نمونه کاربردها:**
- در کار یا پروژه:
*She’s deep in it with her research and barely has time for anything else. *
او کاملاً درگیر تحقیقاتش است و تقریباً وقتی برای چیزهای دیگر ندارد.
- در مشکلات یا مسائل:
*He got himself deep in it with those financial troubles. *
او خودش را تا عمق مشکلات مالی گرفتار کرده است.
- **مرتبط با تمرکز و غرق شدن:**
مشابه عباراتی مثل �deep in thought� ( غرق در فکر ) یا �deep in conversation� ( غرق در گفتگو ) که نشان دهنده تمرکز شدید و حضور کامل در یک موضوع است.
... [مشاهده متن کامل]
- **معنای کلی:**
این عبارت نشان می دهد که فرد به طور عمیق و جدی در چیزی حضور دارد، چه یک پروژه، کار، مشکل، فکر یا احساس.
- **تفاوت با "deep in":**
�deep in� معمولاً به معنای فیزیکی یا مکانی ( مثلاً درون جنگل یا درون یک مکان ) است، اما �deep in it� بیشتر به معنای درگیر بودن ذهنی، احساسی یا عملی است.
- **نمونه کاربردها:**
- در کار یا پروژه:
او کاملاً درگیر تحقیقاتش است و تقریباً وقتی برای چیزهای دیگر ندارد.
- در مشکلات یا مسائل:
او خودش را تا عمق مشکلات مالی گرفتار کرده است.
- **مرتبط با تمرکز و غرق شدن:**
مشابه عباراتی مثل �deep in thought� ( غرق در فکر ) یا �deep in conversation� ( غرق در گفتگو ) که نشان دهنده تمرکز شدید و حضور کامل در یک موضوع است.