1. deductive reasoning
استدلال قیاسی
2. Concrete operational children, lacking fully developed deductive reasoning about hypothetical situations, can not solve problems in this form.
[ترجمه گوگل]کودکان عملیاتی مشخص، فاقد استدلال قیاسی کاملاً توسعه یافته در مورد موقعیت های فرضی، نمی توانند مشکلات را در این شکل حل کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان عملیاتی بتن، نداشتن استدلال استنتاجی کامل در مورد موقعیت های فرضی، نمی توانند مشکلات موجود در این شکل را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکان عملیاتی بتن، نداشتن استدلال استنتاجی کامل در مورد موقعیت های فرضی، نمی توانند مشکلات موجود در این شکل را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The results for both tasks indicated that deductive markers were frequently omitted by all age groups, including the adults.
[ترجمه گوگل]نتایج برای هر دو کار نشان داد که نشانگرهای قیاسی اغلب توسط همه گروههای سنی، از جمله بزرگسالان حذف میشوند
[ترجمه ترگمان]نتایج هر دو بخش نشان داد که مارکرهای قیاسی توسط تمام گروه های سنی، از جمله بزرگسالان حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج هر دو بخش نشان داد که مارکرهای قیاسی توسط تمام گروه های سنی، از جمله بزرگسالان حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the deductive/empirical experiment, each child received either a questions task or a sentence completion task.
[ترجمه گوگل]در آزمایش قیاسی/تجربی، هر کودک یک تکلیف سؤالی یا یک تکلیف تکمیل جمله را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در یک آزمایش قیاسی \/ تجربی، هر کودک یک وظیفه یا تکلیف تکمیل جمله را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک آزمایش قیاسی \/ تجربی، هر کودک یک وظیفه یا تکلیف تکمیل جمله را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Five-year-olds did not show much understanding of the deductive/empirical distinction at all, even in the deductive marking experiment.
[ترجمه گوگل]بچه های پنج ساله اصلاً درک زیادی از تمایز قیاسی/تجربی نشان ندادند، حتی در آزمایش علامت گذاری قیاسی
[ترجمه ترگمان]افراد پنج ساله درک زیادی از تمایز قیاسی \/ تجربی در همه، حتی در آزمایش نشانه گذاری استنباطی نشان ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد پنج ساله درک زیادی از تمایز قیاسی \/ تجربی در همه، حتی در آزمایش نشانه گذاری استنباطی نشان ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It results from a process of logical, deductive reasoning, unsullied by personal feelings or practicalities.
[ترجمه گوگل]این ناشی از یک فرآیند استدلال منطقی و قیاسی است که توسط احساسات شخصی یا کارهای عملی لکه دار نشده است
[ترجمه ترگمان]این منجر به یک فرآیند منطقی و قیاسی، بدون لکه از طریق احساسات شخصی و یا وضعیت عملی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این منجر به یک فرآیند منطقی و قیاسی، بدون لکه از طریق احساسات شخصی و یا وضعیت عملی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An engaging blend of poetic characterization and deductive reasoning, it was delivered for the most part in a weary monotone.
[ترجمه گوگل]آمیزه ای جذاب از شخصیت پردازی شاعرانه و استدلال قیاسی، در بیشتر قسمت ها با یک صدای خسته کننده ارائه شد
[ترجمه ترگمان]ترکیبی جذاب از توصیف شاعرانه و استدلال استقرایی، برای اغلب اوقات به صورت یکنواخت و یکنواخت تحویل داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترکیبی جذاب از توصیف شاعرانه و استدلال استقرایی، برای اغلب اوقات به صورت یکنواخت و یکنواخت تحویل داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This process is in many ways analogous to deductive reasoning.
[ترجمه گوگل]این فرآیند از بسیاری جهات مشابه استدلال قیاسی است
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به طرق بسیاری مشابه استدلال استقرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به طرق بسیاری مشابه استدلال استقرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even so the qualification has been imposed by deductive reasoning.
[ترجمه گوگل]با این حال، صلاحیت با استدلال قیاسی تحمیل شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این صلاحیت نیز به دلیل استدلال استقرایی اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، این صلاحیت نیز به دلیل استدلال استقرایی اعمال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is a short deductive step to equate the pillar with the goddess Potnia or the Mistress of Animals.
[ترجمه گوگل]این یک مرحله قیاسی کوتاه است که ستون را با الهه پوتنیا یا معشوقه حیوانات یکسان کنیم
[ترجمه ترگمان]این یک قدم قیاسی کوتاه برای برابر کردن ستون با الهه Potnia یا زن حیوانات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک قدم قیاسی کوتاه برای برابر کردن ستون با الهه Potnia یا زن حیوانات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Inferences or conclusions based on deductive reasoning are necessarily true only if the premises they are derived from are true.
[ترجمه گوگل]استنتاج ها یا نتیجه گیری های مبتنی بر استدلال قیاسی لزوماً تنها در صورتی صادق هستند که مقدماتی که از آنها استخراج شده اند صادق باشند
[ترجمه ترگمان]Inferences یا نتیجه گیری های مبتنی بر استدلال استقرایی لزوما تنها در صورتی درست هستند که the که از آن ها مشتق شده اند، درست باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Inferences یا نتیجه گیری های مبتنی بر استدلال استقرایی لزوما تنها در صورتی درست هستند که the که از آن ها مشتق شده اند، درست باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Consider simple example of the power of deductive reasoning in ethics.
[ترجمه گوگل]مثال ساده ای از قدرت استدلال قیاسی در اخلاق را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]یک مثال ساده از قدرت استدلال استقرایی در اصول اخلاقی را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مثال ساده از قدرت استدلال استقرایی در اصول اخلاقی را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This supplements the consideration of deductive and logical abilities measured by the traditional convergent questions for which there are unique correct answers.
[ترجمه گوگل]این مکمل در نظر گرفتن توانایی های قیاسی و منطقی است که با سؤالات همگرای سنتی اندازه گیری می شود که پاسخ های صحیح منحصر به فردی برای آنها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این مکمل استفاده از توانایی های قیاسی و قیاسی است که توسط پرسش های هم گرایی سنتی ارزیابی می شود که پاسخ های صحیح منحصر به فردی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مکمل استفاده از توانایی های قیاسی و قیاسی است که توسط پرسش های هم گرایی سنتی ارزیابی می شود که پاسخ های صحیح منحصر به فردی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The test method, the inductive method, the deductive method and the analogy method are usually used in physics research.
[ترجمه گوگل]روش آزمون، روش استقرایی، روش قیاسی و روش قیاس معمولاً در تحقیقات فیزیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روش آزمون، روش استقرایی، روش استقرایی و روش قیاس معمولا در پژوهش فیزیک مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش آزمون، روش استقرایی، روش استقرایی و روش قیاس معمولا در پژوهش فیزیک مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید