decuple

/ˈdekjʊpəl//ˈdekjʊpl/

معنی: ده گانه، ده برابر
معانی دیگر: ده جزئی، ده بخشی، ده مرتبه، ده چندان، مبلغ ده برابر، به میزان ده برابر، ده برابر کردن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: ten times as great or many; tenfold.

(2) تعریف: in tens.
اسم ( noun )
• : تعریف: an amount that is ten times as great or many.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: decuples, decupling, decupled
• : تعریف: to multiply by ten.

جمله های نمونه

1. The harm of network game is decuple at drugs, the rapid development of undesirable network game should be censured.
[ترجمه گوگل]آسیب بازی شبکه ای جدا شدن از مواد مخدر است، توسعه سریع بازی های شبکه نامطلوب باید محکوم شود
[ترجمه ترگمان]آسیب بازی شبکه به مواد مخدر بستگی دارد، توسعه سریع بازی شبکه نامطلوب باید مورد مواخذه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A company's promise of "Decuple Penalty for Fake" and a business contract between the company and the customer are two different legal acts in reality, but having close relationship.
[ترجمه گوگل]قول یک شرکت مبنی بر "جریمه دکوپل برای جعلی" و یک قرارداد تجاری بین شرکت و مشتری، دو عمل حقوقی متفاوت در واقعیت هستند، اما دارای رابطه نزدیک هستند
[ترجمه ترگمان]قول یک شرکت از \"مجازات اعدام برای جعلی\" و یک قرارداد تجاری بین شرکت و مشتری دو عمل قانونی متفاوت در واقعیت هستند، اما داشتن رابطه نزدیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Individual income and collective economy income implemented number decuple, and even the growth of hundreds times.
[ترجمه گوگل]درآمد انفرادی و درآمد اقتصاد جمعی اجرا شده است که عددی را کاهش داده و حتی صدها برابر رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]درآمد فردی و درآمد کلی اقتصادی، تعداد decuple و حتی رشد صدها بار را به اجرا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If be 1 change to bring decuple redound to 10 itself, even if be PE half or the redound of 5 times, if be PE tall half, that is the redound of 20 times.
[ترجمه گوگل]اگر 1 تغییر کند تا دکوپل رندوند خودش را به 10 برساند، حتی اگر نصف PE یا 5 برابر PE باشد، اگر نصف PE بلند باشد، یعنی 20 برابر
[ترجمه ترگمان]اگر یک تغییر به وجود آید، decuple را به ۱۰ مورد تبدیل کنید، حتی اگر نیمی از نیمی یا the ۵ بار مورد توجه قرار گیرد، در صورتی که نیمی از این PE مورد استفاده قرار گیرد، که ۲۰ بار مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How to define the legal character of the business promise "Decuple Penalty for Fake", this is a hot disputed problem both for theoretically and judicatory practice.
[ترجمه گوگل]چگونگی تعریف ماهیت حقوقی قول تجاری "مجازات دکوپل برای جعلی"، این یک مشکل داغ بحث برانگیز هم از نظر تئوری و هم برای رویه قضایی است
[ترجمه ترگمان]چگونگی تعریف شخصیت حقوقی تعهدات تجاری \"مجازات برای جعلی\"، این مساله ای بحث برانگیز است که هم به لحاظ نظری و هم از لحاظ تئوری و هم از لحاظ نظری، بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But only music sale of the apple is Yamaxun however is decuple .
[ترجمه گوگل]اما تنها فروش موزیک سیب یاماکسون است اما دکوپله است
[ترجمه ترگمان]اما تنها فروش موسیقی سیب Yamaxun است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From at present Chinese consumable index looks, the market returns at least to be able to magnify decuple .
[ترجمه گوگل]با توجه به نمای فعلی شاخص مواد مصرفی چین، بازار حداقل برای بزرگ‌نمایی کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شاخص مصرفی فعلی چینی به نظر می رسد، بازار به حداقل می رسد که بتواند decuple را بزرگ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through agential pass on, its price often card of expensive product going abroad is multiple count even decuple.
[ترجمه گوگل]از طریق انتقال نمایندگی، قیمت آن اغلب کارت کالای گرانقیمت که به خارج از کشور می رود، چندین تعداد حتی از هم جدا می شود
[ترجمه ترگمان]با عبور agential، قیمت آن اغلب کارت گرانقیمت است که در خارج از کشور می رود، حتی decuple است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The research indicates it is impossible that cutting speed is improved decuple in accordance with present cutting theory.
[ترجمه گوگل]این تحقیق نشان می دهد که غیرممکن است که سرعت برش مطابق با تئوری برش فعلی بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]این تحقیق نشان می دهد که غیر ممکن است که سرعت برش decuple مطابق با نظریه برش فعلی بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I think of, you have a lot of night to come below fair door the government official of beg, their obsequiousness artful tongue should compare money baldicoot brillant and decuple.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم، شما شب زیادی دارید تا زیر درب منصف بیایید مقام دولتی گدایی، زبان متبحر آنها را باید با پول مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر من، شما کلی شب وقت دارید که از این در زیبا، کارمند دولت تقاضا کنید که این سخنان obsequiousness، money را با brillant و ده برابر مقایسه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The output torque of RERA and plate ER actuator were compared. The results showed that the torque transferred by ripple actuator is larger decuple than that of plate actuator.
[ترجمه گوگل]گشتاور خروجی RERA و محرک صفحه ER مقایسه شد نتایج نشان داد که گشتاور منتقل شده توسط محرک ریپل نسبت به محرک صفحه ای دکوپل بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]گشتاور خروجی محرک rera و محرک شبکه اندو پلاسمیک در مقایسه با آن مقایسه شدند نتایج نشان داد که گشتاور منتقل شده توسط محرک ریپل (ریپل)بزرگ تر از عملگر بشقاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ده گانه (اسم)
decuple

ده برابر (صفت)
decuple, tenfold

تخصصی

[ریاضیات] ده برابر کردن، ده برابر

انگلیسی به انگلیسی

• ten times repeated number

پیشنهاد کاربران

ترتیب 《برابر کردن》 در انگلیسی ⬇️
Double: دوبرابر کردن
triple: سه برابر کردن
quadruple: چهار برابر کردن
quintuple یا pentuple: پنج برابر کردن
sextuple یا hextuple: شش برابر کردن
septuple یا heptuple: هفت برابر کردن
...
[مشاهده متن کامل]

Octuple: هشت برابر کردن
Nonuple: نه برابر کردن
Decuple: ده برابر کردن
Undecuple یا hendecuple: یازده برابر کردن
Duodecuple: دوازده برابر کردن
Tredecuple: سیزده برابر کردن
Quattuordecuple: چهارده برابر کردن
Quindecuple: پانزده برابر کردن
sexdecuple: شانزده برابر کردن
septendecuple:هفده برابر کردن
octodecuple: هجده برابر کردن
novemdecuple:نوزده برابر کردن
vigintuple:بیست برابر کردن
unvigintuple:بیست و یک برابر کردن
duovigintuple:بیست و دو برابر کردن
trevigintuple:بیست و سه برابر کردن
quattuorvigintuple:بیست و چهار برابر کردن
quinvigintuple: بیست و پنج برابر کردن
sexvigintuple:بیست و شش برابر کردن
septenvigintuple: بیست و هفت برابر کردن
octovigintuple: بیست و هشت برابر کردن
novemvigintuple: بیست و نه برابر کردن
trigintuple: سی برابر کردن
untrigintuple:سی و یک برابر کردن
quadragintuple: چهل برابر کردن
unquadragintuple: چهل و یک برابر کردن
quinquagintuple: پنجاه برابر کردن
sexagintuple: شصت برابر کردن
septuagintuple:هفتاد برابر کردن
octogintuple: هشتاد برابر کردن
nongentuple: نود برابر کردن
centuple: صد برابر کردن
milluple: هزار برابر کردن

بپرس