decriminalize

/diˌkrɪmənəˈlaɪz//diˌkrɪmənəˈlaɪz/

جرم زدایی کردن (از حالت غیرقانونی به در آوردن)

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: decriminalizes, decriminalizing, decriminalized
مشتقات: decriminalization (n.)
• : تعریف: to make legal; eliminate criminal penalties for.

جمله های نمونه

1. to decriminalize the use of marijuana
مصرف ماری جوانا را قانونی کردن

2. The pro-abortion camp are fighting to decriminalize abortion.
[ترجمه گوگل]کمپ های طرفدار سقط جنین برای جرم زدایی از سقط جنین مبارزه می کنند
[ترجمه ترگمان]اردوگاه حامی سقط جنین در حال مبارزه با سقط جنین سقط جنین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are moves to decriminalize some soft drugs.
[ترجمه گوگل]اقداماتی برای جرم زدایی از برخی مواد مخدر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه سری حرکت برای انجام دادن یه سری داروهای نرم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has openly said that he favours decriminalizing soft drugs.
[ترجمه گوگل]او آشکارا گفته است که طرفدار جرم زدایی از مواد مخدر است
[ترجمه ترگمان]او علنا گفته که از داروی نرم و نرم استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marijuana is so common in the U. S. that many want to decriminalize it.
[ترجمه گوگل]ماری جوانا در ایالات متحده آنقدر رایج است که بسیاری می خواهند آن را جرم زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]ماری جوانا خیلی در آمریکا رایج است اس که بسیاری می خواهند این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the United States wants to end drug-related crime, it has one Gordian-knot option: decriminalize the stuff.
[ترجمه گوگل]اگر ایالات متحده می خواهد به جرایم مرتبط با مواد مخدر پایان دهد، یک گزینه گره گوردی دارد: جرم زدایی از این موارد
[ترجمه ترگمان]اگر ایالات متحده بخواهد به جنایت مربوط به مواد مخدر پایان دهد، این گزینه دارای یک گزینه گره خورده است: decriminalize کردن مواد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chief of police believes marijuana use should be decriminalized.
[ترجمه گوگل]رئیس پلیس معتقد است مصرف ماری جوانا باید جرم زدایی شود
[ترجمه ترگمان]رئیس پلیس بر این باور است که مصرف ماری جوانا باید decriminalized باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Plenty of men and women think prostitution should be decriminalized.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان و زنان فکر می کنند که فحشا باید جرم زدایی شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردان و زنان فکر می کنند که فحشا باید decriminalized باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For its 150th birthday, the former mining town — known for its anything-goes reputation among ski fanatics — recently passed an ordinance to decriminalize possession of small amounts of marijuana.
[ترجمه گوگل]برای تولد 150 سالگی خود، این شهر معدنی سابق - که به خاطر شهرتش در بین متعصبان اسکی معروف است - اخیراً حکمی را برای غیرقانونی کردن داشتن مقدار کمی ماری جوانا تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]شهر سابق معدن کاری که شهرت دارد در میان متعصبان های اسکی شهرت دارد - به تازگی در حال تصویب یک فرمان برای حمل مقادیر کم ماری جوانا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ruling opened the door for the country's government to decriminalize other drugs as well.
[ترجمه گوگل]این حکم راه را برای دولت کشور باز کرد تا سایر مواد مخدر را نیز جرم زدایی کند
[ترجمه ترگمان]این حکم در را برای دولت این کشور باز کرد تا سایر مواد مخدر را نیز توقیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The decision comes at the same time that the Indian government has said it is considering legislation to decriminalize homosexuality.
[ترجمه گوگل]این تصمیم در حالی اتخاذ می شود که دولت هند گفته است در حال بررسی قانونی برای جرم زدایی از همجنس گرایی است
[ترجمه ترگمان]این تصمیم در همان زمان اتخاذ شد که دولت هند گفته است که در حال بررسی قانون گذاری در مورد همجنس گرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. U. S. authorities have strongly criticized Canadian plans to decriminalize the possession of small amounts of marijuana, arguing it could result in highly potent pot flooding across the border.
[ترجمه گوگل]مقامات ایالات متحده به شدت از برنامه های کانادا برای جرم زدایی از داشتن مقادیر کم ماری جوانا انتقاد کرده اند و استدلال می کنند که این امر می تواند منجر به سیل بسیار قوی گلدان در سراسر مرز شود
[ترجمه ترگمان]u S مقامات به شدت از طرح های کانادایی برای جلوگیری از حمل مقادیر کم ماری جوانا استفاده کرده اند و مدعی هستند که این امر می تواند منجر به جاری شدن سیل بسیار قوی در مرز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Advocacy and campaign to reduce prosecution of sex workers and further to decriminalize sex work in China.
[ترجمه گوگل]حمایت و کمپین برای کاهش پیگرد قانونی کارگران جنسی و بیشتر برای غیرقانونی کردن کار جنسی در چین
[ترجمه ترگمان]تلاش و کمپین برای کاهش پی گرد قانونی کارگران جنسی و افزایش بیشتر فعالیت جنسی در چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make something legal (i.e. marijuana), decriminalise

پیشنهاد کاربران

قانونی کردن - برداشتن پسوند غیرقانونی از چیزی توسط حکومت
Should drug smuggling be de - criminalized???
قانونی کردن

بپرس