معنی: ضعیف و ناتوان، سالخورده و فرتوت، خیلی پیرمعانی دیگر: (انسان و حیوان) فرتوت، نزار، رنجور، ناتوان، نحیف، پیرانسال، گنده پیر، (شی) زهوار در رفته، لکنته، قراضه، (از کار افتاده بخاطر کار زیاد یا سالخوردگی)
• : تعریف: in a poor condition because of old age or much use; dilapidated; worn-out. • مترادف: broken-down, dilapidated, rickety, run-down, worn-out • متضاد: sturdy • مشابه: aged, ancient, doddering, feeble, infirm, old, ramshackle, senile, timeworn, tumble-down, withered, worn
- He says his arthritis has made him decrepit.
[ترجمه مسلم] او میگوید آرتروز او را ضعیف و ناتوان کرده است
|
[ترجمه گوگل] او می گوید که آرتروز او را ضعیف کرده است [ترجمه ترگمان] می گوید که ورم مفاصل او را از پا درآورده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These decrepit buildings should be torn down.
[ترجمه نادر] این ساختمان های کلنگی بایستی تخریب گردند.
|
[ترجمه Linda] این ساختمان های قدیمی باید تخریب شوند.
|
[ترجمه گوگل] این ساختمان های فرسوده باید تخریب شوند [ترجمه ترگمان] این ساختمون های قدیمی باید از هم جدا بشن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. decrepit old men
مردان پیر و فرتوت
2. a decrepit horse
اسب پیر و پاتال
3. a decrepit house
خانه ی کلنگی
4. there was a majesty that surrounded the old, decrepit president
هاله ی شهواری،آن رئیس جمهور پیر و ناتوان را احاطه کرده بود.
5. Most of the buildings were old and decrepit.
[ترجمه گوگل]بیشتر ساختمان ها قدیمی و فرسوده بودند [ترجمه ترگمان]بیشتر ساختمان ها کهنه و فرتوت بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The buildings were in a decrepit state.
[ترجمه مسلم] ساختمان ها در حالت ناپایداری قرار داشتند
|
[ترجمه گوگل]ساختمان ها در وضعیتی فرسوده بودند [ترجمه ترگمان]ساختمان ها در حالت decrepit قرار داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A decrepit old man sat on a park bench.
[ترجمه گوگل]پیرمردی فرسوده روی نیمکت پارک نشسته بود [ترجمه ترگمان]پیرمردی فرتوت روی نیمکت پارک نشسته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The film had been shot in a decrepit old police station.
[ترجمه گوگل]فیلم در یک ایستگاه پلیس قدیمی و فرسوده فیلمبرداری شده بود [ترجمه ترگمان]فیلم در یک پاسگاه قدیمی پلیس به ضرب گلوله کشته شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What can this decrepit hag tell him?
[ترجمه گوگل]چه می تواند به او بگوید این قلاده فرسوده؟ [ترجمه ترگمان]این عجوزه فرتوت چه چیزی می تواند به او بگوید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But it was not entirely a train of decrepit and abandoned people.
[ترجمه گوگل]اما کاملاً قطاری از افراد فرسوده و رها نشده بود [ترجمه ترگمان]اما این فقط یک قطار کهنه و متروک نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Equipment is decrepit, training is inadequate and the conscripts, increasingly, are society's rejects.
[ترجمه گوگل]تجهیزات فرسوده، آموزش ناکافی و سربازان وظیفه به طور فزاینده ای طرد شده جامعه هستند [ترجمه ترگمان]تجهیزات ضعیف، آموزش ناکافی است و سربازان وظیفه به طور فزاینده ای از جامعه طرد می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Outdated textbooks, decrepit buildings, overcrowded classrooms - the list of problems is long and growing.
[ترجمه گوگل]کتاب های درسی قدیمی، ساختمان های فرسوده، کلاس های درس شلوغ - لیست مشکلات طولانی و در حال رشد است [ترجمه ترگمان]کتاب های درسی، ساختمان های قدیمی، کلاس های شلوغ - فهرست مشکلات دراز و در حال رشد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Decrepit old Shepherd Hall is being renovated at staggering expense.
[ترجمه گوگل]تالار قدیمی چوپان فرسوده با هزینه های سرسام آوری در حال بازسازی است [ترجمه ترگمان]این خونه \"شپرد هال\" داره که داره با هزینه گیج و گیج رو بازسازی می کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He moved fiercely among the decrepit houses in his white pyjamas like an angry prophet.
[ترجمه گوگل]او با پیژامه های سفیدش مانند پیامبری خشمگین به شدت در میان خانه های فرسوده حرکت می کرد [ترجمه ترگمان]با پیژامه سفیدش، مانند یک پیغمبر خشمگین، در میان خانه های قدیمی و قدیمی حرکت می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He was in his forties, wore a decrepit old blazer and flannels, and had rabbity teeth and a foolish expression.
[ترجمه گوگل]او در چهل سالگی بود، یک کت و شلوار قدیمی کهنه و فلانل پوشیده بود، و دندان های خرگوشی و حالتی احمقانه داشت [ترجمه ترگمان]او در چهل سالگی بود، کت و شلوار پشمی کهنه و لباس فلانل و حالتی ابلهانه داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The latter set about restoring its decrepit but largely unaltered state, uncovering the great stone fireplace in the hall.
[ترجمه گوگل]دومی شروع به بازیابی وضعیت فرسوده اما عمدتاً بدون تغییر خود کرد و شومینه سنگی بزرگ سالن را کشف کرد [ترجمه ترگمان]دومی در مورد بازسازی ضعیف اما عمدتا بدون تغییر موضع گرفته، شومینه سنگی بزرگ را در سرسرا کشف کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The inn-hospital is a decrepit, single-storied structure.
[ترجمه گوگل]کاروانسرا-بیمارستان یک ساختمان فرسوده و یک طبقه است [ترجمه ترگمان]بیمارستان - بیمارستان یه ساختمون قدیمی و قدیمی - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ضعیف و ناتوان (صفت)
decrepit
سالخورده و فرتوت (صفت)
decrepit
خیلی پیر (صفت)
immemorial, decrepit
انگلیسی به انگلیسی
• infirm, feeble, weak, frail, aged something that is decrepit is very old and in bad condition.
پیشنهاد کاربران
فرسوده ( در مورد ساختمان و سازه ها )
Old And Weak
decrepit old women: پیرزنان فرتوت
فرتوت
adjective [more decrepit; most decrepit] : 🔴 old and in bad condition or poor health ◀️ The decrepit [=run - down, dilapidated] building was badly in need of repair. ◀️ My decrepit car barely starts. ... [مشاهده متن کامل]
◀️ a decrepit old man ◀️ A: I swear the average Russian girl is like a 10 in the US B: *average girl in Moscow* every other girl in Russia is probably decrepit, malnourished and drunk off their mind 90% of the time پیر سگ - خر پیر - بسیار پیر و درب و داغون
مطمئن نیستم، ولی شاید اصطلاح "در پیت" از همین جا بیاد