decreasingly


بطورکم شونده، چنانکه روبکاهش گذارد

جمله های نمونه

1. Furthermore, these components are composed of decreasingly smaller components down to a class-level of granularity.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این مؤلفه‌ها از مؤلفه‌های کوچک‌تر تشکیل شده‌اند تا سطح دانه‌بندی در سطح کلاس باشند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مولفه ها از decreasingly اجزای کوچک تر به سطحی از دانه بندی سطح کلاس تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When it comes to the sympathy, the sequence decreasingly was the relationship between the government, competitor, client, supplier according to the degree of influence.
[ترجمه گوگل]وقتی صحبت از همدردی به میان می‌آید، توالی به طور فزاینده‌ای رابطه بین دولت، رقیب، مشتری، عرضه‌کننده بر اساس میزان نفوذ بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به همدلی مربوط می شود، توالی decreasingly رابطه بین دولت، رقیب، مشتری، تامین کننده براساس درجه تاثیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Successive transmissions of the same message are decreasingly accurate.
[ترجمه گوگل]ارسال های پی در پی همان پیام به طور فزاینده ای دقیق هستند
[ترجمه ترگمان]انتقال پی درپی پیام های مشابه بسیار دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But across time, these heuristics appear to be decreasingly effective under real loads.
[ترجمه گوگل]اما در طول زمان، به نظر می رسد که این اکتشافات تحت بارهای واقعی به طور فزاینده ای موثر هستند
[ترجمه ترگمان]اما در طول زمان به نظر می رسد که این شیوه های اکتشافی، تحت باره ای واقعی موثر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusions Liver atrophy coused MOD increasingly and SOD decreasingly.
[ترجمه گوگل]ConclusionsLiver آتروفی باعث MOD به طور فزاینده و SOD کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Conclusions atrophy coused Liver MOD increasingly and sod decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly decreasingly Liver Liver
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Natural death becomes decreasingly frequent on these spheres long settled in light and life.
[ترجمه گوگل]مرگ طبیعی به طور فزاینده ای در این کره هایی که مدت ها در نور و زندگی مستقر هستند، تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]مرگ طبیعی به کرات در این حوزه و در طول عمر و زندگی حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results prove that the degree of decoloring varies decreasingly with the dye structure in the(following) sequence: azo dyes, anthraquinone dyes, metal complex dyes, and cationic dyes.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که درجه رنگ‌زدایی با ساختار رنگ در توالی (زیر) تغییر می‌کند: رنگ‌های آزو، رنگ‌های آنتراکینون، رنگ‌های کمپلکس فلزی و رنگ‌های کاتیونی
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که درجه of با ساختار رنگ در توالی (زیر)فرق می کند: رنگ آمیزی azo، رنگ آمیزی anthraquinone، رنگ های پیچیده فلزی، و رنگ های کاتیونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In a society as decreasingly religious as England, it is impossible to believe that most of the people who do not accept evolution are motivated by ideology rather than ignorance.
[ترجمه گوگل]در جامعه‌ای که به اندازه انگلستان مذهبی‌تر می‌شود، نمی‌توان باور کرد که اکثر افرادی که تکامل را نمی‌پذیرند بیشتر از انگیزه ایدئولوژی هستند تا نادانی
[ترجمه ترگمان]در جامعه ای به عنوان یک مذهب decreasingly به عنوان انگلستان، غیر ممکن است که باور کنیم اکثر افرادی که تکامل را قبول نمی کنند به جای جهل از ایدئولوژی تحریک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Being confronted with the decreasingly nature resource and the entironment polluted, the green reclaiming and reuse of the discarded products accord with the circular economy development.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با منابع طبیعی رو به کاهش و محیط زیست آلوده، بازیابی سبز و استفاده مجدد از محصولات دور ریخته شده با توسعه اقتصاد دایره ای مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]پس از مواجهه با منابع طبیعی decreasingly و آلودگی entironment، بازپس گیری سبز و استفاده مجدد از محصولات دور افتاده با توسعه اقتصاد دایروی مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And with currency fluctuations, salaries with appear attractive initially can become decreasingly so over time.
[ترجمه گوگل]و با نوسانات ارز، حقوق ها در ابتدا جذاب به نظر می رسند می توانند به مرور زمان کاهش پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]و با نوسانات ارز، حقوق با ظاهر جذاب در ابتدا می تواند به مرور زمان تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the course of the spread, the luxury becomes decreasingly luxurious until in the end it becomes a necessity.
[ترجمه گوگل]در روند گسترش، تجمل به طور فزاینده ای تجمل می شود تا اینکه در نهایت به یک ضرورت تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]در دوره گسترش، تجمل به تجمل تبدیل می شود تا زمانی که به یک ضرورت تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These results suggest that in clinic, Liver, Kidney and Spleen are decreasingly important in Differentiation of Zang and Fu(TCM) in chloasma pathogenesis.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که در کلینیک، کبد، کلیه و طحال به طور فزاینده ای در تمایز زانگ و فو (TCM) در پاتوژنز کلواسما اهمیت دارند
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان می دهد که در کلینیک، کبد، کلیه و اسپلین ها در بیماری زایی of و Fu (TCM)در pathogenesis chloasma مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Crunch climate change talks may be doomed to failure in Copenhagen next month, with a legally binding deal on emissions now decreasingly likely, admitted leaders from across the Asia Pacific region.
[ترجمه گوگل]رهبران منطقه آسیا و اقیانوسیه اذعان داشتند که مذاکرات بحرانی تغییرات آب و هوایی ممکن است در ماه آینده در کپنهاگ محکوم به شکست باشد، با توافق قانونی الزام آور در مورد انتشار گازهای گلخانه ای که اکنون به طور فزاینده ای محتمل است
[ترجمه ترگمان]ممکن است مذاکرات تغییر آب و هوایی در ماه آینده در کپنهاگ با شکست مواجه شود، که در حال حاضر به احتمال زیاد میزان انتشار گازهای گلخانه ای به احتمال زیاد، رهبرانی از سراسر منطقه اقیانوس آرام آسیا را پذیرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With a more progressive business model, we suspect consumers decreasingly view Merrill Lynch as a relic from the Cro-Magnon era of financial services.
[ترجمه گوگل]با یک مدل کسب و کار مترقی تر، ما مشکوک هستیم که مصرف کنندگان به طور فزاینده ای مریل لینچ را به عنوان یادگاری از دوره خدمات مالی کرومانیون می بینند
[ترجمه ترگمان]با یک مدل تجاری پیشرفته تر، ما به مصرف کنندگان در نظر می گیریم که مریل لینچ را به عنوان یادگاری از عصر خدمات مالی Cro - مانیون نگاه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] به طور نزولی

انگلیسی به انگلیسی

• diminishingly, while declining

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
اسم ( noun ) : decrease
فعل ( verb ) : decrease
صفت ( adjective ) : decreasing
قید ( adverb ) : decreasingly
به صورت نزولی

بپرس