decortication


روانشناسى : قشربردارى

جمله های نمونه

1. The method of decortication and and detoxification of bitter almond was studied.
[ترجمه گوگل]روش جوشاندن و سم زدایی بادام تلخ مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش of و سم زدایی بادام تلخ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Milling decortication is a kind of job method for log disbarking machine.
[ترجمه گوگل]فرزکاری نوعی روش کار برای دستگاه تخلیه چوب است
[ترجمه ترگمان]Milling decortication نوعی روش کار برای ماشین disbarking است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Furthermore, frontal decortication eliminates drug-induced ascorbic acid release in the striatum but not in the NAc, suggesting other regions in the brain might be involved in accumbal AA release.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دکورتیکاسیون فرونتال آزادسازی اسید اسکوربیک ناشی از دارو را در جسم مخطط اما نه در NAc حذف می‌کند، که نشان می‌دهد سایر مناطق مغز ممکن است در آزادسازی AA تجمعی دخیل باشند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، decortication قدامی، انتشار اسید ascorbic ناشی از دارو را در the حذف می کند، اما نه در NAc، که نشان می دهد مناطق دیگر در مغز ممکن است در انتشار accumbal AA درگیر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using orthogonal experiment methods to study almond decortication, detoxification of bitter and almond oil decoloring, then get the best technics parameters.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش‌های آزمایشی متعامد برای مطالعه تزیینات بادام، سم‌زدایی رنگ‌زدایی روغن تلخ و بادام، سپس بهترین پارامترهای فنی را بدست آورید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش های آزمایش متعامد برای مطالعه decortication بادام، سم زدایی از روغن بادام تلخ و بادام، سپس بهترین پارامترهای technics را بدست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The exposure allows for decortication of the pars, facet joint, and transverse processes for bone-grafting and fusion.
[ترجمه گوگل]نوردهی اجازه می دهد تا قسمت های پارس، مفصل فاست، و فرآیندهای عرضی برای پیوند استخوان و همجوشی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]در معرض قرار گرفتن در معرض دید، فرایندهای عرضی و عرضی برای پیوند و ترکیب استخوان را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods Reformed decortication of lung was performed in 21 cases of child chronic pyothorax.
[ترجمه گوگل]MethodsReformed کورتیکاسیون ریه در 21 مورد از پیوتوراکس مزمن کودک انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های اصلاح decortication شش در ۲۱ مورد از pyothorax مزمن کودک انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study the blowing hall method after decortication of lung for treatment of chronic empyema patients, and try to find out a simple, safe and effective ways of enhancing lung puff.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش دمیدن هال پس از دکورتیکاسیون ریه برای درمان بیماران آمپیم مزمن و تلاش برای یافتن روشی ساده، ایمن و موثر برای افزایش پف ریه است
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش blowing پس از decortication شش برای درمان بیماران empyema مزمن و تلاش برای یافتن روش های ساده، ایمن و موثر برای افزایش پف lung
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective:To observe the clinical effect of laparoscopic renal cyst decortication in patients with autosomal dominant polycystic kidney disease.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بالینی لاپاراسکوپی ریزش کیست کلیه در بیماران مبتلا به بیماری کلیه پلی کیستیک اتوزومال غالب
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر بالینی of laparoscopic renal در بیماران مبتلا به بیماری های اتوزومال غالب اتوزومال غالب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ramie is an important cash crop in China, but decortication and processing are bottleneck to the development of ramie industrialization.
[ترجمه گوگل]رامی یک محصول نقدی مهم در چین است، اما تزئین و فرآوری گلوگاه توسعه صنعتی شدن رامی است
[ترجمه ترگمان]Ramie یک محصول نقدی مهم در چین است، اما decortication و پردازش به توسعه صنعتی شدن ramie محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. RESULTS: There were good results after benign teratoid tumor extrated or combined lobectomy or decortication .
[ترجمه گوگل]نتایج: نتایج خوبی پس از خارج کردن تومور تراتوئید خوش خیم یا لوبکتومی یا دکورتیکاسیون ترکیبی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج: نتایج خوبی بعد از تومور خوش خیم tumor و یا ترکیب lobectomy یا decortication وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To evaluate the effectiveness and safety of carotid body tumors (CBT) resection by arterial decortication .
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی اثربخشی و ایمنی رزکسیون تومورهای بدن کاروتید (CBT) توسط دکورتیکاسیون شریانی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی و ایمنی تومورهای بدن carotid (CBT)resection با شریانی بودن شریانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper probes into the processing conditions for the decortication of rapeseed.
[ترجمه گوگل]کاغذ به بررسی شرایط فرآوری برای تزیین دانه های کلزا می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی شرایط پردازش (کلزا)برای the (کلزا)می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To observe the clinical effect of laparoscopic renal cyst decortication (LRCD)for patients with autosomal dominant polycystic kidney disease (ADPKD).
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مشاهده اثر بالینی لاپاروسکوپی کیست کلیه (LRCD) برای بیماران مبتلا به بیماری کلیه پلی کیستیک اتوزومال غالب (ADPKD)
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر بالینی of laparoscopic renal (LRCD)برای بیماران مبتلا به بیماری های اتوزومال مغلوب اتوزومال غالب (ADPKD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Intrapleural urokinase injection on TCHT was adopted in 25 cases. Clearance of blood clot and decortication of lung was adopted in 27 cases.
[ترجمه گوگل]تزریق داخل پلور اوروکیناز بر روی TCHT در 25 مورد انجام شد پاکسازی لخته خون و دکورتیکاسیون ریه در 27 مورد اتخاذ شد
[ترجمه ترگمان]تزریق Intrapleural urokinase به TCHT در ۲۵ مورد اتخاذ شد پاک سازی یک لخته خونی و decortication ریه در ۲۷ مورد به تصویب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• peeling

پیشنهاد کاربران

قشربردارى: ( اسم ) برداشتن قشر اندام با جراحی
decortication ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: پوست‏گیری
تعریف: جدا کردن پوستۀ برنج یا پوشش دانه‏های بلال یا قشر خارجی گیاه یا بذر یا ریشه

بپرس