1. Prices have been decontrolled and markets are flourishing.
[ترجمه گوگل]قیمت ها کنترل نشده و بازارها در حال رونق هستند
[ترجمه ترگمان]قیمت ها افزایش یافته اند و بازارها در حال شکوفایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Russian government chose not to decontrol oil and gas prices last January.
[ترجمه گوگل]دولت روسیه در ژانویه گذشته تصمیم گرفت قیمت نفت و گاز را کنترل نکند
[ترجمه ترگمان]دولت روسیه در ژانویه گذشته قیمت های نفت و گاز را کنترل نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These ideas, based on liberalization and decontrol, struck an immediate chord in the Conservative Party.
[ترجمه گوگل]این ایدهها که مبتنی بر آزادسازی و کنترلزدایی بود، فوراً در حزب محافظهکار تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]این ایده ها، براساس آزادسازی و عدم کنترل، در حزب محافظه کار به یک chord فوری رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the power market of decontrol, economy generates electricity independently the company is faced with participate in a variety of markets to trade problem.
[ترجمه گوگل]در بازار قدرت کنترلزدایی، اقتصاد بهطور مستقل برق تولید میکند که شرکت با مشارکت در بازارهای مختلف برای تجارت با مشکل مواجه است
[ترجمه ترگمان]در بازار برق عدم کنترل، اقتصاد به طور مستقل برق تولید می کند شرکت با شرکت در انواعی از بازارها به مشکل تجاری مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Let me explain three key ways the decontrol process can improve your life.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سه راه کلیدی را توضیح دهم که فرآیند کنترل زدایی می تواند زندگی شما را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید سه روش کلیدی را توضیح دهم که فرآیند آزاد کردن می تواند زندگی شما را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The electric power industry passes to decontrol, lead into the competition, and improve the economic performance of generation transmition and distribution the electricity.
[ترجمه گوگل]صنعت برق در حال عبور از کنترل، هدایت به رقابت و بهبود عملکرد اقتصادی تولید انتقال و توزیع برق است
[ترجمه ترگمان]صنعت برق به دلیل عدم کنترل، وارد رقابت می شود و عملکرد اقتصادی تولید کننده تولید و توزیع برق را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And, of course, there was the decontrol of oil markets.
[ترجمه گوگل]و البته کنترل زدایی از بازارهای نفت وجود داشت
[ترجمه ترگمان]و البته، عدم کنترل بازارهای نفت وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A second important theme in the evolving urban debate after 1979 is the issue of deregulation and decontrol.
[ترجمه گوگل]دومین موضوع مهم در بحث شهری در حال تحول پس از سال 1979، موضوع مقررات زدایی و کنترل زدایی است
[ترجمه ترگمان]دومین موضوع مهم در مناظره شهری در حال تحول پس از سال ۱۹۷۹ مساله عدم کنترل و کنترل عدم کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He established a national energy policy that included conservation, price decontrol, and new technology.
[ترجمه گوگل]او یک سیاست ملی انرژی را ایجاد کرد که شامل حفاظت، کنترلزدایی قیمت و فناوری جدید بود
[ترجمه ترگمان]او یک سیاست ملی انرژی ایجاد کرد که شامل حفاظت، عدم کنترل قیمت و فن آوری جدید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید