deconstructionist

پیشنهاد کاربران

واسازی
توجه داشته باشید که فقط درمورد ساختارزدایی یا ساختارشکنی نیست؛ بلکه درمورد ساختارگشایی هم است. حتی پیشنهاد می کنم، مفاهیم نظری و فلسفی را ترجمه نکنیم؛ چون جهانی هستند.
پیشنهادِ واژه :
واژه یِ " deconstruction" برآمده از پیشوندِ " de" و واژه یِ " construction" است.
1 - پیشوندِ de :
de و dis در زبانهایِ اروپایی برابر با پیشوندِ " وی/گُ" در زبانِ پارسی است.
( در اینباره به دیدگاهِ اینجانب در پانوشتِ واژه یِ " وی" بویژه فتادِ 7 مراجعه بفرمایید. )
...
[مشاهده متن کامل]

2 - واژه یِ " construction":
construction برآمده از کارواژه یِ " construct " به چمِ " ساختن" می باشد. tion در زبانهایِ اروپایی همان پسوندِ " ِش" در زبانِ پارسی است که در زبانِ پارسیِ میانه " ایشن" بوده است.
. . . . . . . . . . . . . . .
پس اگر بخواهیم برایِ واژگانِ " deconstruct" و " deconstruction" واژگانِ درخوری یابیم، می توان از کارواژه یِ " گُساختن/ویساختن" بهره ببریم و از آن واژگانی همچون " گُسازی ( ویسازی ) ، گُساخت ( ویساخت ) ، گُسازِش ( ویسازِش ) ، گُسازه ( ویسازه ) ، گُساختار ( ویساختار ) و . . . " را برآوریم.
"وی/گُ" را در واژگانی همچون " گُذاشتن، گُستردن، گُداختن و. . . " و پیشوندِ " وی" را در واژگانی همچون "ویران" داریم. پیشوندِ "وی" و " گُ" یکی و اینهمان هستند.
( افزون بر آنچه گفته شد، واژه یِ "ساختارزدایی" نیز واژه یِ زیبایی است. )

ساختار شکن، هنجار شکن

بپرس