1. And some decompound production of foaming agent can reinforce the foaming ability of refining slag.
[ترجمه گوگل]و مقداری تولید غیر ترکیبی عامل کف کننده می تواند توانایی کف سازی سرباره تصفیه را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]و برخی تولید decompound از یک عامل کف آلود می تواند قابلیت کف کردن سرباره پالایش را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و برخی تولید decompound از یک عامل کف آلود می تواند قابلیت کف کردن سرباره پالایش را تقویت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In 1990s′, the international hostile force has accelerated its steps to use religionary issues to "westernize" and "decompound" our country.
[ترجمه گوگل]در دهه 1990، نیروی متخاصم بینالمللی گامهای خود را برای استفاده از مسائل مذهبی برای «غربسازی» و «تجزیه» کشورمان تسریع کرده است
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۹۰، نیروهای مخالف بین المللی گام های خود برای استفاده از \"westernize\" و \"decompound\" کشورمان را افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۹۰، نیروهای مخالف بین المللی گام های خود برای استفاده از \"westernize\" و \"decompound\" کشورمان را افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. First of all Staphylococcus epidermidis secretes lipase to decompound fat, which is its "food".
[ترجمه گوگل]اول از همه استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس لیپاز را به چربی تجزیه شده ترشح می کند که "غذا" آن است
[ترجمه ترگمان]اول از همه Staphylococcus epidermidis از لیپاز به چربی decompound تجاوز کردند که \"غذا\" آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول از همه Staphylococcus epidermidis از لیپاز به چربی decompound تجاوز کردند که \"غذا\" آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Therefore, we must decompound and allocate the mix of traditional electricity cost.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما باید ترکیبی از هزینه برق سنتی را تجزیه و تخصیص دهیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما باید اختلاط کنیم و ترکیبی از هزینه برق سنتی را تخصیص دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما باید اختلاط کنیم و ترکیبی از هزینه برق سنتی را تخصیص دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These record of time and the change of calorimeter temperature, adopt Reynolds temperature correction to evaluate the change of calorimeter temperature, calculate the decompound enthalpy of solid.
[ترجمه گوگل]این رکورد زمان و تغییر دمای کالریسنج، تصحیح دمای رینولدز را برای ارزیابی تغییر دمای کالریسنج اتخاذ میکند، آنتالپی تجزیه جامدات را محاسبه میکند
[ترجمه ترگمان]این رکورد در زمان و تغییر دمای calorimeter، اصلاح دمای رینولدز برای ارزیابی تغییر دمای calorimeter را اتخاذ می کند و آنتالپی decompound جامد را محاسبه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این رکورد در زمان و تغییر دمای calorimeter، اصلاح دمای رینولدز برای ارزیابی تغییر دمای calorimeter را اتخاذ می کند و آنتالپی decompound جامد را محاسبه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The general methods of making perovskite functional ceramics are solid phase reaction and oxalate decompound.
[ترجمه گوگل]روش های کلی ساخت سرامیک های کاربردی پروسکایت عبارتند از واکنش فاز جامد و تجزیه اگزالات
[ترجمه ترگمان]روش های کلی ساخت سرامیک های کارکردی perovskite، واکنش فاز جامد و oxalate decompound هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های کلی ساخت سرامیک های کارکردی perovskite، واکنش فاز جامد و oxalate decompound هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At the choosed conditions, oxidation rate of pyrite and arsenopyrite is 7 0% and 9 4% and decompound rate of nickel sulphide can reach to 8 8%.
[ترجمه گوگل]در شرایط انتخابی، نرخ اکسیداسیون پیریت و آرسنوپیریت 7 0 درصد و 9 4 درصد است و نرخ تجزیه سولفید نیکل می تواند به 8 8 درصد برسد
[ترجمه ترگمان]در شرایط انتخاب مجدد، نرخ اکسیداسیون of و arsenopyrite ۷ درصد و ۹ درصد و نرخ decompound سولفید نیکل ممکن است به ۸ درصد برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در شرایط انتخاب مجدد، نرخ اکسیداسیون of و arsenopyrite ۷ درصد و ۹ درصد و نرخ decompound سولفید نیکل ممکن است به ۸ درصد برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Flavour compounds of fermented sausage are formed through carbohydrate fermentation, fat metabolism, nitrogenous compounds decompound and spices .
[ترجمه گوگل]ترکیبات طعم دهنده سوسیس تخمیر شده از طریق تخمیر کربوهیدرات، متابولیسم چربی، تجزیه ترکیبات نیتروژن دار و ادویه ها تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]ترکیبات Flavour سوسیس تخمیری، از طریق تخمیر کربوهیدرات، متابولیسم چربی، ترکیبات nitrogenous decompound و ادویه تشکیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترکیبات Flavour سوسیس تخمیری، از طریق تخمیر کربوهیدرات، متابولیسم چربی، ترکیبات nitrogenous decompound و ادویه تشکیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At the same time, the paper notices that it is able to decompound RCA from two aspects so as to analyze the source of variation of RCA quantitatively.
[ترجمه گوگل]در همان زمان، مقاله متوجه می شود که می تواند RCA را از دو جنبه تجزیه کند تا منبع تغییرات RCA را به صورت کمی تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، این مقاله متوجه می شود که قادر است (س ا ر)را از دو طرف (س ا ر)از دو طرف (س ا ر)جدا کند تا منبع تنوع (س ا ر)را به صورت کمی تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عین حال، این مقاله متوجه می شود که قادر است (س ا ر)را از دو طرف (س ا ر)از دو طرف (س ا ر)جدا کند تا منبع تنوع (س ا ر)را به صورت کمی تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید