1. In Latin, the nominative case of first declension nouns ends in'a '.
[ترجمه گوگل]در لاتین، حالت اسمی اسمهای نزول اول به «a» ختم میشود
[ترجمه ترگمان]در لاتین، اولین مورد of اسم در a به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It should be acknowledged that the declension of a language function in some region is an inevitable tendency.
[ترجمه گوگل]باید اذعان داشت که انحطاط یک تابع زبان در برخی مناطق گرایشی اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که استفاده از یک تابع زبانی در برخی از مناطق یک گرایش اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I could not take the declension of the sun at noon today, again due to overcast.
[ترجمه گوگل]ظهر امروز باز هم به دلیل ابری نتونستم نزول خورشید رو تحمل کنم
[ترجمه ترگمان]امروز ظهر را مجبور نبودم به صرف صبحانه صرف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. With the declension of the nation-state in relation to transnational economic power, the foundation of democracy politics and social welfare is shaken by the economic globalization.
[ترجمه گوگل]با انحطاط دولت-ملت در رابطه با قدرت اقتصادی فراملی، بنیاد سیاست دموکراسی و رفاه اجتماعی توسط جهانی شدن اقتصادی متزلزل شده است
[ترجمه ترگمان]با گسترش دولت در رابطه با قدرت اقتصادی فراملی، بنیان سیاست دموکراسی و رفاه اجتماعی از جهانی شدن اقتصاد متزلزل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An ardent outset may be followed by declension.
[ترجمه گوگل]یک شروع پرشور ممکن است با انحطاط به دنبال داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است از ابتدا با شور و شوق دنبال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Declension means varying the forms of nouns, pronouns and adjectives in a sentence.
[ترجمه گوگل]نزول به معنای تغییر شکل اسم، ضمایر و صفت در جمله است
[ترجمه ترگمان]declension به معنی تغییر اشکال اسم ها، pronouns و صفات در یک جمله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mountains, coast, slopes. . . allow the declension of a lot of flavours.
[ترجمه گوگل]کوه ها، ساحل، دامنه ها اجازه می دهد تا بسیاری از طعم ها کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]کوه ها، سواحل، دامنه های شمالی اجازه عبور یک عالمه flavours را می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Possibly the whole of this is only a parabolic form for the story of Solomon's spiritual declension, and final repentance.
[ترجمه گوگل]احتمالاً کل این فقط یک شکل سهموی برای داستان انحطاط معنوی سلیمان و توبه نهایی است
[ترجمه ترگمان]ممکن است تمام این ماجراها فقط برای داستان زندگی سولومون و آخرین پشیمانی در این باره وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The price above maybe change based on the current price on market declension and different situations of the apartments.
[ترجمه گوگل]قیمت فوق ممکن است بر اساس قیمت فعلی در نزول بازار و موقعیت های مختلف آپارتمان ها تغییر کند
[ترجمه ترگمان]قیمت بالاتر از این ممکن است براساس قیمت فعلی در declension بازار و شرایط مختلف آپارتمان تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید