declarative sentence

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sentence that makes a statement. There are many examples of declarative sentences, such as, "It is raining outside."

جمله های نمونه

1. That leaves open the possibility, however, that some declarative sentences or statements are not factual and express something other than beliefs.
[ترجمه گوگل]با این حال، این احتمال را باز می‌گذارد که برخی جملات یا گزاره‌های اعلامی واقعی نیستند و چیزی غیر از اعتقادات را بیان می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این امر امکان باز کردن امکان را فراهم می کند، با این حال، برخی از جملات یا اظهارات declarative واقعی نیستند و چیزی غیر از اعتقادات را بیان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Usually for a declarative sentence: the subject (S) precedes the predicate and the verb (V) precedes the object (O); the modifier (attributive and adverbial) precedes the central words.
[ترجمه گوگل]معمولاً برای یک جمله اظهاری: فاعل (S) قبل از محمول و فعل (V) قبل از مفعول (O) قرار می گیرد تعدیل کننده (منصوب و قید) مقدم بر کلمات مرکزی است
[ترجمه ترگمان]معمولا برای یک جمله declarative: موضوع (S)قبل از نظر (O)مقدم است و فعل (V)بر جسم مقدم است (O)؛ تعدیل کننده (attributive و adverbial)بر کلمات مرکزی مقدم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Place ti at the terminal of a declarative sentence, to express that something that the speaker is not sure, but the statement content is his subjective idea.
[ترجمه گوگل]برای بیان چیزی که گوینده مطمئن نیست، اما محتوای بیانیه ایده ذهنی اوست، ti را در پایان یک جمله اعلامی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]مکان یاب را در پایانه یک جمله اعلانی، بیان کنید تا چیزی که گوینده مطمئن نیست را بیان کنید، اما محتوای بیانیه ایده ذهنی او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can you turn the declarative sentence into a rhetorical question?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید جمله اظهاری را به یک سؤال بلاغی تبدیل کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه این جمله رو به یه سوال بدیهی تبدیل کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a declarative sentence, the typical thematic pattern is one in which theme is conflated with the subject.
[ترجمه گوگل]در یک جمله اظهاری، الگوی موضوعی نمونه ای است که در آن مضمون با موضوع ترکیب می شود
[ترجمه ترگمان]در یک جمله اعلانی، الگوی موضوعی نمونه یکی است که در آن تم مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A declarative sentence declares or states something as a fact.
[ترجمه گوگل]یک جمله اعلانی چیزی را به عنوان یک واقعیت اعلام یا بیان می کند
[ترجمه ترگمان]یک جمله اعلان کننده چیزی به عنوان یک واقعیت بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please alter the declarative sentence into an interrogative one.
[ترجمه گوگل]لطفا جمله اظهاری را به یک جمله استفهامی تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا این جمله را به جای پرسشی تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please change the declarative sentence into an interrogative one.
[ترجمه گوگل]لطفا جمله اظهاری را به استفهامی تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا جمله اخباری را تغییر دهید به یک سوال بپرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Proposition: is what is expressed by a declarative sentence when the a statement.
[ترجمه گوگل]گزاره: چیزی است که با یک جمله اعلانی هنگام یک گزاره بیان می شود
[ترجمه ترگمان]طرح پیشنهادی: این چیزی است که با یک جمله اظهارنامه در هنگام بیان بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A declarative sentence makes an assertion or a statement.
[ترجمه گوگل]یک جمله اعلامی یک ادعا یا بیانیه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک جمله اعلان کننده، یک بیانیه و یا یک بیانیه را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We went around the room to get them to say a declarative sentence.
[ترجمه گوگل]دور اتاق رفتیم تا از آنها یک جمله ی اعلامی بگویند
[ترجمه ترگمان]به اطراف اتاق رفتیم تا آن ها را به یک جمله محلی بگوییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The constraint on "le1" in imperative and interrogative sentence is different to some degree from the declarative sentence?
[ترجمه گوگل]قید «le1» در جمله امری و استفهامی تا حدودی با جمله اظهاری متفاوت است؟
[ترجمه ترگمان]محدودیت روی \"le۱\" در جمله imperative و imperative تا حدی متفاوت از جمله اعلانی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. BUKAVU, Congo — Honorata Kizende looked out at the audience and began with a simple, declarative sentence. "There was no dinner[Sentence dictionary], ' she said. "
[ترجمه گوگل]بوکاو، کنگو - هونوراتا کیزنده به تماشاگران نگاه کرد و با یک جمله ساده و توضیحی شروع کرد او گفت: "شام [فرهنگ جملات] وجود نداشت "
[ترجمه ترگمان]BUKAVU، کنگو - Honorata Kizende به حضار نگاه کرد و با یک جمله ساده شروع به صحبت کرد و گفت: \" هیچ شام [ فرهنگ لغت حکم ] وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lyons, "A proposition is what is expressed by a declarative sentence when that sentence is uttered to make a statement. "
[ترجمه گوگل]لیونز، "گزاره چیزی است که با یک جمله اظهاری بیان می شود که آن جمله برای بیان یک بیانیه بیان می شود "
[ترجمه ترگمان]لیون، \" یک پیشنهاد چیزی است که در زمانی که این جمله برای بیان یک جمله گفته می شود، بیان می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Negation, the process or goal of negating the meaning of a single word or the whole declaration of a declarative sentence, can be realized by means of meaning approach or pragmatic one.
[ترجمه گوگل]نفی، فرآیند یا هدف نفی معنای یک کلمه یا کل اعلان یک جمله اظهاری، می تواند با رویکرد معنایی یا عمل گرایانه محقق شود
[ترجمه ترگمان]Negation، فرآیند یا هدف نفی معنای یک کلمه یا کل اعلامیه یک جمله اعلانی، می تواند با استفاده از رویکرد معنایی و یا عمل گرا تحقق یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] گزاره

انگلیسی به انگلیسی

• sentence stating or declaring something

پیشنهاد کاربران

declarative sentence ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: جملة خبری
تعریف: جمله ای که خبری را بیان می کند
جمله خبری

بپرس