۱. تصمیم گرفت که . . . ( رایج ترین و کلی ترین معادل )
مثال:
He decided to leave → او تصمیم گرفت که برود.
۲. مصمم شد که . . . ( برای تأکید بر عزم راسخ )
مثال:
She decided to continue → او مصمم شد که ادامه دهد.
... [مشاهده متن کامل]
۳. بر آن شد که . . . ( کمی ادبی یا رسمی )
مثال:
They decided to protest → آنها بر آن شدند که اعتراض کنند.
۴. . . . را برگزید ( در موارد انتخاب بین گزینه ها )
مثال:
He decided to stay → او ماندن را برگزید.
۵. عزمش را جزم کرد که . . . ( برای تأکید بر قاطعیت )
مثال:
She decided to fight → او عزمش را جزم کرد که بجنگد.
۶. توافق کردند که . . . ( در تصمیم گیری جمعی )
مثال:
We decided to meet → توافق کردیم که ملاقات کنیم.
نکته: در ترجمه جملات، اغلب �تصمیم گرفتن� با �که� پس از خود به کار می رود و فعل پس از آن به صورت ساده ( مصدر بدون �به� ) می آید.
مثال:
He decided to study → او تصمیم گرفت که درس بخواند ( نه: او تصمیم گرفت به درس خواندن ) .
مثال:
He decided to leave → او تصمیم گرفت که برود.
۲. مصمم شد که . . . ( برای تأکید بر عزم راسخ )
مثال:
She decided to continue → او مصمم شد که ادامه دهد.
... [مشاهده متن کامل]
۳. بر آن شد که . . . ( کمی ادبی یا رسمی )
مثال:
They decided to protest → آنها بر آن شدند که اعتراض کنند.
۴. . . . را برگزید ( در موارد انتخاب بین گزینه ها )
مثال:
He decided to stay → او ماندن را برگزید.
۵. عزمش را جزم کرد که . . . ( برای تأکید بر قاطعیت )
مثال:
She decided to fight → او عزمش را جزم کرد که بجنگد.
۶. توافق کردند که . . . ( در تصمیم گیری جمعی )
مثال:
We decided to meet → توافق کردیم که ملاقات کنیم.
نکته: در ترجمه جملات، اغلب �تصمیم گرفتن� با �که� پس از خود به کار می رود و فعل پس از آن به صورت ساده ( مصدر بدون �به� ) می آید.
مثال:
He decided to study → او تصمیم گرفت که درس بخواند ( نه: او تصمیم گرفت به درس خواندن ) .