1. His mouth looked deceptively gentle.
[ترجمه گوگل]دهانش به طرز فریبنده ای ملایم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]دهانش به طور فریبنده آرام به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دهانش به طور فریبنده آرام به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His voice was deceptively mild.
[ترجمه گوگل]صدایش به طرز فریبنده ای ملایم بود
[ترجمه ترگمان]صدایش به طرز عجیبی ملایم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدایش به طرز عجیبی ملایم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The terrain is often deceptively steep .
[ترجمه گوگل]زمین اغلب به طرز فریبنده ای شیب دار است
[ترجمه ترگمان]زمین اغلب به شکل ظاهری شیب دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمین اغلب به شکل ظاهری شیب دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The answer to this question is deceptively straightforward .
[ترجمه گوگل]پاسخ به این سوال به طرز فریبنده ای ساده است
[ترجمه ترگمان]پاسخ به این پرسش کاملا ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاسخ به این پرسش کاملا ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The house benefits from a deceptively spacious kitchen .
[ترجمه گوگل]خانه از یک آشپزخانه فریبنده بزرگ بهره می برد
[ترجمه ترگمان]خانه از یک آشپزخانه به شکلی فریب آمیز سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانه از یک آشپزخانه به شکلی فریب آمیز سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tank is deceptively small: it actually holds quite a lot.
[ترجمه گوگل]مخزن به طرز فریبنده ای کوچک است: در واقع مقدار زیادی را نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]این تانک به شکل فریبنده کوچک است: در واقع بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تانک به شکل فریبنده کوچک است: در واقع بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Again, although deceptively simple in outward appearance, this salad satisfied completely with its subtle flavorings.
[ترجمه گوگل]باز هم، اگرچه ظاهر فریبندهای ساده است، اما این سالاد با طعمهای لطیف خود کاملاً راضی بود
[ترجمه ترگمان]با این وجود، اگر چه به ظاهر به ظاهر ساده، این سالاد با flavorings ظریف آن کاملا ارضا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وجود، اگر چه به ظاهر به ظاهر ساده، این سالاد با flavorings ظریف آن کاملا ارضا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Deceptively strong, he can surprise opponents by riding heavy challenges.
[ترجمه گوگل]او که به طرز فریبنده ای قوی است، می تواند با سوار شدن بر چالش های سنگین، حریفان را غافلگیر کند
[ترجمه ترگمان]او که بسیار قوی است می تواند با استفاده از چالش های شدید مخالفان را غافلگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او که بسیار قوی است می تواند با استفاده از چالش های شدید مخالفان را غافلگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The storyline is deceptively simple.
[ترجمه گوگل]خط داستان به طرز فریبنده ای ساده است
[ترجمه ترگمان]داستان کاملا ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داستان کاملا ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Within the deceptively small establishment are numerous and unique fresh flower arrangements, from small desktop bouquets to massive special occasion arrangements.
[ترجمه گوگل]در مجتمع فریبکارانه کوچک، چیدمان های گل تازه متعدد و منحصر به فرد وجود دارد، از دسته های کوچک رومیزی گرفته تا چیدمان های بزرگ برای مناسبت های خاص
[ترجمه ترگمان]در محیط کوچک به ظاهر کوچک، آرایش گل تازه منحصر به فرد و منحصر به فرد از دسته های رومیزی کوچک گرفته تا ترتیبات خاص خاص وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در محیط کوچک به ظاهر کوچک، آرایش گل تازه منحصر به فرد و منحصر به فرد از دسته های رومیزی کوچک گرفته تا ترتیبات خاص خاص وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cast's work is deceptively effortless, slowly accentuating the suspension and narrowing the focus of culpability.
[ترجمه گوگل]کار بازیگران به طرز فریبنده ای بدون زحمت است، به آرامی تعلیق را برجسته می کند و تمرکز تقصیر را محدود می کند
[ترجمه ترگمان]کار این گروه بدون تلاش، به کندی برجسته کردن تعلیق و محدود کردن تمرکز مقصر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار این گروه بدون تلاش، به کندی برجسته کردن تعلیق و محدود کردن تمرکز مقصر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's a deceptively simple idea that's very difficult to put into practice.
[ترجمه گوگل]این یک ایده فریبنده ساده است که عملی کردن آن بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]این یک ایده ساده و ساده است که قرار دادن آن بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک ایده ساده و ساده است که قرار دادن آن بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Loomas' larger pieces are deceptively simple.
[ترجمه گوگل]قطعات بزرگتر لوماس به طرز فریبنده ای ساده هستند
[ترجمه ترگمان]قطعات بزرگ تر به ظاهر ساده، ساده به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قطعات بزرگ تر به ظاهر ساده، ساده به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His deceptively simple judgments dealt only with the essential points, stated the law tersely and clearly, and rarely provoked dissent.
[ترجمه گوگل]قضاوتهای ساده فریبنده او فقط به نکات اساسی می پرداخت، قانون را به طور مختصر و واضح بیان می کرد، و به ندرت باعث ایجاد مخالفت می شد
[ترجمه ترگمان]قضاوت ساده او تنها با نکات اساسی سروکار داشت، و این قانون را به طور واضح و واضح بیان کرد و به ندرت مخالفت خود را مطرح می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قضاوت ساده او تنها با نکات اساسی سروکار داشت، و این قانون را به طور واضح و واضح بیان کرد و به ندرت مخالفت خود را مطرح می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Why something so deceptively simple should taste this delicious, I have no idea, but it was absolutely scrumptious.
[ترجمه گوگل]چرا چیزی به این سادگی فریبنده باید این طعم لذیذ را بدهد، نمی دانم، اما کاملاً خوشمزه بود
[ترجمه ترگمان]چرا چیزی به این سادگی باید مزه این خوش مزه را بچشد، من هیچ نظری ندارم، اما واقعا خوش مزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا چیزی به این سادگی باید مزه این خوش مزه را بچشد، من هیچ نظری ندارم، اما واقعا خوش مزه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید