decathlon

/diˈkæθlɒn//dɪˈkæθlən/

معنی: ورزشهای دهگانه دو و میدانی
معانی دیگر: (دو و میدانی) ورزش های ده گانه (دو صدمتر - دو چهارصدمتر- دو هزار و پانصد متر - دو صد و ده متر با مانع ـ پرش طول - پرش ارتفاع - پرش با نیزه - پرتاب وزنه - پرتاب دیسک - پرتاب نیزه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an athletic contest in which each participant competes in ten different track and field events over a period of two days.

جمله های نمونه

1. It would have to be the decathlon for its tradition and unchanging scale of requirements.
[ترجمه گوگل]این باید به دلیل سنت و مقیاس بی‌تغییر نیازمندی‌هایش، ده‌گانه باشد
[ترجمه ترگمان]این رقابت باید به خاطر سنت و مقیاس تغییر ناپذیر الزامات رقابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Decathlon Playground: A fun area to make new friends playing together!
[ترجمه گوگل]زمین بازی Decathlon: یک منطقه سرگرم کننده برای پیدا کردن دوستان جدید در بازی با هم!
[ترجمه ترگمان]Decathlon Playground: یک منطقه تفریحی برای ایجاد دوستان جدید با هم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The decathlon consists of ten different com petitions held over a two day span.
[ترجمه گوگل]ده مسابقه شامل ده مسابقه مختلف است که در مدت دو روز برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]The شامل ده دادخواست مختلف است که در طول یک روز دو روزه نگه داشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. DECATHLON is French Company specialized in the Production Retailing of Sports Goods all over the world.
[ترجمه گوگل]DECATHLON یک شرکت فرانسوی متخصص در خرده‌فروشی کالاهای ورزشی در سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]decathlon شرکت فرانسوی متخصص در زمینه تولید کالاهای ورزشی در سراسر جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The decathlon in the summer of 1984 quickly became a personal battle reticent, calm Hingsen.
[ترجمه گوگل]مسابقه ده گانه در تابستان 1984 به سرعت تبدیل به یک مبارز شخصی و هینگسن آرام شد
[ترجمه ترگمان]رقابت decathlon در تابستان ۱۹۸۴ به سرعت به یک نبرد شخصی با احتیاط و آرامش تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Respect local labor law as well as Decathlon social regulations.
[ترجمه گوگل]به قانون کار محلی و همچنین مقررات اجتماعی Decathlon احترام بگذارید
[ترجمه ترگمان]احترام به قانون کار محلی و همچنین مقررات اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I enjoy Decathlon, where the athletes do ten different events.
[ترجمه گوگل]من از Decathlon لذت می برم، جایی که ورزشکاران ده رویداد مختلف را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]من از Decathlon لذت می برم که در آن ورزش کاران ده رویداد مختلف را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Britain's Daley Thompson successfully defended his decathlon title, becoming only the second man, after Bob Mathias, to do so.
[ترجمه گوگل]دیلی تامپسون بریتانیایی با موفقیت از عنوان قهرمانی خود در مسابقات ده‌گانه دفاع کرد و پس از باب ماتیاس دومین مردی بود که موفق به انجام این کار شد
[ترجمه ترگمان]خانم دیلی تامسون در انگلستان با موفقیت از عنوان decathlon دفاع کرد و تنها مرد دوم بعد از باب Mathias بود که این کار را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The omnium, track cycling's answer to athletics' decathlon, is the ultimate test of a rider's versatility.
[ترجمه گوگل]اومنیوم، پاسخ دوچرخه‌سواری پیست به ده‌گانه دو و میدانی، آزمون نهایی تطبیق‌پذیری یک سوارکار است
[ترجمه ترگمان]مسابقه دوچرخه سواری، پاسخ دوچرخه سواری دو ورزش کار، آزمون نهایی تطبیق پذیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is Decathlon and heptathlon.
[ترجمه گوگل]او ده گانه و هفت گانه است
[ترجمه ترگمان]او Decathlon و heptathlon است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thompson turned in a superb performance to win the decathlon.
[ترجمه گوگل]تامپسون عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت و توانست مسابقه ده‌گانه را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تامسون در بازی فوق العاده خود برای برنده شدن رقابت رقابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Anthony Brannen will have to produce another inspired second day performance today to keep his Olympic decathlon hopes alive.
[ترجمه گوگل]آنتونی برانن باید امروز یک اجرای الهام‌بخش دیگر را در روز دوم ارائه دهد تا امیدهای خود در مسابقات المپیک ده‌گانه را زنده نگه دارد
[ترجمه ترگمان]آنتونی brannen برای زنده نگه داشتن decathlon المپیک خود، مجبور خواهد بود یک روز بعد اله ام بخش دیگری تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Peters and Daley Thompson, the 1980 and 1984 Olympic decathlon champion, were there to cheer her on.
[ترجمه گوگل]پیترز و دیلی تامپسون، قهرمان ده‌گانه المپیک 1980 و 1984، برای تشویق او حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]پیتر و دیلی تامسون، قهرمان رقابت های المپیک ۱۹۸۰ و ۱۹۸۴، برای تشویق او به این رقابت ها حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jim Thorpe, an American Indian, was the first winner of the decathlon.
[ترجمه گوگل]جیم تورپ، سرخپوست آمریکایی، اولین برنده مسابقه ده گانه بود
[ترجمه ترگمان]جیم تو رپ، یک هندی آمریکایی، اولین برنده مسابقه دو مسابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزشهای دهگانه دو و میدانی (اسم)
decathlon

انگلیسی به انگلیسی

• sporting contest consisting of ten different track-and-field events
a decathlon is a competition in which athletes compete in ten different sporting events.

پیشنهاد کاربران

decathlon ( ورزش )
واژه مصوب: ده گانه
تعریف: در المپیک، یکی از مواد ترکیبی دو و میدانی، ویژۀ مردان، شامل ده مسابقه که در دو روز متوالی در مواد دوِ صدمتر و پرش طول و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع و دوِ چهارصدمتر ( روز نخست ) و دوِ صدوده متر با مانع و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پرتاب نیزه و دوِ هزاروپانصدمتر ( روز دوم ) برگزار می شود و نتایج هر مسابقه به صورت امتیاز محاسبه می شود
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس