decarbonize

/ˌdiːˈkɑːrbənaɪz//ˌdiːˈkɑːbənaɪz/

معنی: زغال چیزی را گرفتن، کاربنگیری کردن
معانی دیگر: (شیمی) کربن زدایی کردن، بی کربن کردن، کربن گیری کردن، decarbonate : زغال چیزی را گرفتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: decarbonizes, decarbonizing, decarbonized
مشتقات: decarbonization (n.), decarbonizer (n.)
• : تعریف: to remove carbon or soot from.

جمله های نمونه

1. Every credible analysis finds that renewables and energy efficiency will provide only a portion of the emissions reductions needed if we are to "decarbonize" our economy.
[ترجمه گوگل]هر تحلیل معتبر نشان می‌دهد که انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی تنها بخشی از کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای مورد نیاز را فراهم می‌کنند تا اگر بخواهیم اقتصاد خود را کربن‌زدایی کنیم
[ترجمه ترگمان]هر تحلیل معتبر نشان می دهد که انرژی تجدید پذیر و انرژی تنها بخشی از کاهش انتشار گازهای گلخانه ای را تامین خواهد کرد اگر بتوانیم اقتصاد خود را \"decarbonize\" کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The decarbonized solvent is suitable to decarbonize flue gas of coal-fired power plant smoke, industrial kiln gas, and the like.
[ترجمه گوگل]حلال کربن زدایی شده برای کربن زدایی گازهای دودکش دود نیروگاه زغال سنگ، گاز کوره صنعتی و موارد مشابه مناسب است
[ترجمه ترگمان]حلال decarbonized برای گاز دودکش دودکش نیروگاه، دود کارخانه برق، کوره صنعتی و امثال آن مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Special solvents can be used to decarbonize and desulfurize waste catalysts to replace the high-temperature roasting pretreatment process.
[ترجمه گوگل]حلال های ویژه را می توان برای کربن زدایی و گوگرد زدایی کاتالیزورهای ضایعات به منظور جایگزینی فرآیند پیش تصفیه بو دادن در دمای بالا استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]حلال های ویژه را می توان برای decarbonize و desulfurize catalysts برای تعویض فرآیند درمان با دمای بالا مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We'd have to keep geoengineering indefinitely to balance out continued greenhouse-gas emissions, and the motivation to decarbonize might disappear if we believed we had an insurance policy.
[ترجمه گوگل]ما باید مهندسی زمین را به طور نامحدود ادامه دهیم تا ادامه انتشار گازهای گلخانه ای را متعادل کنیم، و انگیزه کربن زدایی ممکن است از بین برود اگر باور داشته باشیم که یک بیمه نامه داریم
[ترجمه ترگمان]ما باید geoengineering را برای مدت نامحدود نگه داریم تا انتشار گازهای گلخانه ای ادامه یابد، و اگر اعتقاد داشتیم که ما یک سیاست بیمه داریم، انگیزه آن ممکن است ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Global greenhouse gas emissions have skyrocketed over the past few decades on the back of relatively cheap oil, but as the price rises, it pays to decarbonize, and the climate will benefit.
[ترجمه گوگل]انتشار جهانی گازهای گلخانه‌ای در چند دهه گذشته به دلیل نفت نسبتا ارزان افزایش یافته است، اما با افزایش قیمت، کربن‌زدایی آن سودمند است و آب و هوا از آن سود خواهد برد
[ترجمه ترگمان]انتشار گازهای گلخانه ای در جهان در چند دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است، اما با افزایش قیمت، به decarbonize پرداخت خواهد شد و آب و هوا سود خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover, agreement must be reached before 2008 and should include additional support to decarbonize "developing" countries, funded in part by penalties for non-compliance of "developed" countries.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، توافق باید قبل از سال 2008 حاصل شود و باید شامل حمایت های اضافی برای کربن زدایی کشورهای "در حال توسعه" باشد که تا حدی از طریق جریمه هایی برای عدم رعایت کشورهای "توسعه یافته" تامین می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، توافق باید قبل از سال ۲۰۰۸ به توافق برسد و باید شامل حمایت بیشتر از کشورهای در حال توسعه \" باشد که به طور بخشی توسط جرایمی برای عدم قبول کشورهای توسعه یافته، سرمایه گذاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hybrid cars, wind turbines, algae biofuel — businesses and policymakers alike are searching for the technological fixes that will decarbonize our lives.
[ترجمه گوگل]خودروهای هیبریدی، توربین‌های بادی، سوخت زیستی جلبک‌ها - کسب‌وکارها و سیاست‌گذاران به طور یکسان در جستجوی راه‌حل‌های فناوری هستند که زندگی ما را کربن‌زدایی کند
[ترجمه ترگمان]خودروهای هیبریدی، توربین های بادی، جلبک ها و سیاستگذاران به طور یک سان در جستجوی راه حل های تکنولوژیکی هستند که زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زغال چیزی را گرفتن (فعل)
decarbonate, decarbonize

کاربنگیری کردن (فعل)
decarbonate, decarbonize

انگلیسی به انگلیسی

• remove carbon from an engine (also decarbonise)

پیشنهاد کاربران

"Decarbonize" refers to the process of reducing or removing carbon dioxide output from a business, economy, or any other entity. It involves taking measures to lower carbon emissions, transitioning to cleaner energy sources, and implementing practices that minimize the release of carbon gases into the atmosphere. Decarbonization is
...
[مشاهده متن کامل]

( UK usually decarbonise )
crucial for combating climate change and reducing the environmental impact of human activities
"کربن زدایی کردن" به فرآیند کاهش یا حذف دی اکسید کربن از یک تجارت، اقتصاد یا هر نهاد دیگری اشاره دارد. این شامل اتخاذ تدابیری برای کاهش انتشار کربن، انتقال به منابع انرژی پاک تر و اجرای شیوه هایی است که انتشار گازهای کربنی را در جو به حداقل می رساند. کربن زدایی برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی و کاهش اثرات زیست محیطی فعالیت های انسانی بسیار مهم است.
The country aims to decarbonize its energy supply by investing in renewable sources like solar and wind power.
Many industries are adopting decarbonization strategies to meet environmental regulations and reduce their carbon footprint.
He has pledged to decarbonize his company's operations by 2050.
What are the technological obstacles to decarbonising the global economy today?
The biggest polluters are going to have to decarbonise.

decarbonize
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/decarbonize

بپرس