decalcification


معنی: کلسیم گیری، بی اهک کردن، کم شدن مواد اهکی استخوان
معانی دیگر: طب کلسیم گیری

جمله های نمونه

1. Objective To evaluate the effect of decalcification bone matrix(DBM) and OSTEOSET in treating the bone defect.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر ماتریکس استخوان دکلسیفیکاسیون (DBM) و OSTEOSET در درمان نقص استخوان
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر ماتریس استخوان decalcification (dbm)و OSTEOSET در درمان نقص استخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To investigate the effect of decalcification with low-temperature microwave (MW) and nitric acid (NA)on the bone, teeth and other calcified tissue.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر کلسیفیکاسیون با مایکروویو با دمای پایین (MW) و اسید نیتریک (NA) بر روی استخوان، دندان و سایر بافت‌های کلسیفیه
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر of با میکروویو با دمای پایین (MW)و نیتریک اسید (NA)بر روی استخوان، دندان ها و دیگر بافت های calcified
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results :These observations showed that areas of slight decalcification were limited to some enamel rod after the acid etching for the fird time and the number of cellular structure was low.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: این مشاهدات نشان داد که نواحی کم‌کلسیفیکاسیون پس از اسید اچ برای اولین بار به مقداری میله مینا محدود شده و تعداد ساختار سلولی کم است
[ترجمه ترگمان]نتایج: این مشاهدات نشان داد که پس از حک اسیدی برای زمان fird و تعداد ساختار سلولی پایین، نواحی of جزیی به یک میله enamel محدود شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions EDTA is a good method for decalcification to develop an animal model of osteoporotic vertebral fracture in a short time.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری EDTA روش خوبی برای دکلسیفیکاسیون برای ایجاد مدل حیوانی شکستگی مهره های پوکی استخوان در زمان کوتاه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری EDTA یک روش خوب برای decalcification برای توسعه یک مدل حیوانی از osteoporotic ستون شکستگی در زمان کوتاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Determination of dental decalcification was done respectively in the two groups in 8 and 12 months after the treatment; the results were analyzed with statistics.
[ترجمه گوگل]تعیین کلسیفیکاسیون دندانی به ترتیب در 8 و 12 ماه پس از درمان در دو گروه انجام شد نتایج با آمار تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]تعیین of دندان به ترتیب در دو گروه در ۸ و ۱۲ ماه پس از درمان انجام شد؛ نتایج با آمار تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This crude oil decalcification technology makes the electric desalting process capable to remove the alkali-earth metals and part of the heavy metals in addition to the alkali metals in crude oil.
[ترجمه گوگل]این فناوری کلسیم زدایی نفت خام، فرآیند نمک زدایی الکتریکی را قادر می سازد تا فلزات قلیایی خاکی و بخشی از فلزات سنگین را علاوه بر فلزات قلیایی در نفت خام حذف کند
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی نفت خام، فرآیند desalting الکتریکی را تولید می کند که قادر به حذف فلزات قلیایی خاکی و بخشی از فلزات سنگین علاوه بر فلزات قلیایی در نفت خام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To compare the anti acid and decalcification effects of different fluoride products by using an artificial caries model.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات ضد اسید و کلسیفیکاسیون محصولات مختلف فلوراید با استفاده از مدل پوسیدگی مصنوعی
[ترجمه ترگمان]هدف: مقایسه اثرات anti و decalcification محصولات فلورید مختلف با استفاده از یک مدل caries مصنوعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Rapid decalcification with microwave and nitric acid at low temperature could get very satisfactory staining results within relatively short time.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کلسیفیکاسیون سریع با مایکروویو و اسید نیتریک در دمای پایین می تواند نتایج رنگ آمیزی بسیار رضایت بخشی را در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری decalcification سریع با مایکروویو و اسید نیتریک در دمای پایین می تواند نتایج رنگ آمیزی رضایت بخشی را در مدت زمان نسبتا کوتاهی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To observe the clinical effect of Decalcification tooth matrices(DTM) in treatment of old fracture.
[ترجمه گوگل]بررسی اثر بالینی ماتریس دندان دکلسیفیکاسیون (DTM) در درمان شکستگی قدیمی
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده اثر بالینی ماتریس های Decalcification (DTM)در درمان شکستگی قدیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Decalcification can be performed by using acid or other agents.
[ترجمه گوگل]کلسیفیکاسیون را می توان با استفاده از اسید یا سایر عوامل انجام داد
[ترجمه ترگمان]Decalcification را می توان با استفاده از اسید و یا عوامل دیگر انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Enamel erosion is permanent tooth damage and is easily misdiagnosed with attrition due to physical effect and enamel decalcification due to bacterial nature.
[ترجمه گوگل]فرسایش مینای دندان آسیب دائمی دندان است و به راحتی با ساییدگی ناشی از اثر فیزیکی و کلسیم زدایی مینا به دلیل ماهیت باکتریایی به اشتباه تشخیص داده می شود
[ترجمه ترگمان]فرسایش حفره ای به علت اثر جسمی و اثر enamel به علت ماهیت باکتریایی به راحتی تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the preventive effectiveness in reducing tooth decay and decalcification of different concentration of fluoride toothpaste for orthodontic patients.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثربخشی پیشگیرانه در کاهش پوسیدگی و کلسیفیکاسیون دندان با غلظت های مختلف خمیر دندان فلوراید برای بیماران ارتودنسی
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اثربخشی پیشگیرانه در کاهش پوسیدگی دندان و کاهش غلظت مختلف خمیر دندان فلورید برای بیماران orthodontic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion Fluoride mouth rinse can effectively prevent and treat enamel decalcification in fixed-orthodontic treatment.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری دهانشویه فلوراید می تواند به طور موثری از کلسیفیکاسیون مینا در درمان ارتودنسی ثابت پیشگیری و درمان کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری دهان Fluoride می تواند به طور موثر از مینای دندان در درمان ثابت جلوگیری کند و درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Poly ps in superior and middle meatus may cause bone absorption and decalcification .
[ترجمه گوگل]پلی ps در میاتوس فوقانی و میانی ممکن است باعث جذب استخوان و کلسیم زدایی شود
[ترجمه ترگمان]پلی ps در سطح بالا و میانی می تواند باعث جذب استخوان و جذب استخوان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلسیم گیری (اسم)
decalcification

بی اهک کردن (اسم)
decalcification

کم شدن مواد اهکی استخوان (اسم)
decalcification

تخصصی

[عمران و معماری] آهک زدایی
[بهداشت] بی کلسیم شدن
[خاک شناسی] کلسیم زدایی

انگلیسی به انگلیسی

• removal of lime, removal of calcium; (dentistry) loss of calcium from teeth

پیشنهاد کاربران

کلسیم زدایی: ( اسم ) از بین رفتن املاح کلسیم از دندان ها و استخوان ها

بپرس