decaffeinate

جمله های نمونه

1. Decaffeinated coffee is an acquired taste.
[ترجمه گوگل]قهوه بدون کافئین یک طعم اکتسابی است
[ترجمه ترگمان]قهوه Decaffeinated خوش مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One alternative is to order decaffeinated coffee, which certainly is an improvement on the original version.
[ترجمه گوگل]یک جایگزین سفارش قهوه بدون کافئین است که مطمئناً نسبت به نسخه اصلی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]یک راه دیگر سفارش قهوه decaffeinated است که قطعا بهبود نسخه اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One in five chose decaffeinated tea and coffee while 14% used artificial sweeteners.
[ترجمه گوگل]از هر 5 نفر یک نفر چای و قهوه بدون کافئین را انتخاب می کند در حالی که 14 درصد از شیرین کننده های مصنوعی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها decaffeinated چای و قهوه را انتخاب کرد در حالی که ۱۴ درصد از sweeteners مصنوعی استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you want decaffeinated or regular coffee?
[ترجمه گوگل]آیا قهوه بدون کافئین می خواهید یا قهوه معمولی؟
[ترجمه ترگمان]قهوه میل دارید یا قهوه معمولی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps you could acquire a taste for decaffeinated coffee or one of the many herb or fruit teas.
[ترجمه گوگل]شاید بتوانید طعم قهوه بدون کافئین یا یکی از بسیاری از چای های گیاهی یا میوه ای را به دست آورید
[ترجمه ترگمان]شاید شما بتوانید برای قهوه یا یکی از انواع گیاهان دارویی و یا غذاهای میوه مورد استفاده قرار بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Decaffeinate black tea at home with tips from a tea lounge owner in this free tea brewing video.
[ترجمه گوگل]چای سیاه بدون کافئین را در خانه با نکاتی از صاحب یک سالن چای در این ویدیوی دم کردن چای رایگان
[ترجمه ترگمان]چای سیاه Decaffeinate در خانه با tips از یک قهوه خانه مخصوص چای در این ویدیو در حال تهیه چای مجانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For example the food industry uses it to decaffeinate coffee and to extract flavourings and fragrances like ginger, black pepper and jasmine.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، صنایع غذایی از آن برای کافئین زدایی قهوه و استخراج طعم دهنده ها و عطرهایی مانند زنجبیل، فلفل سیاه و یاس استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، صنعت مواد غذایی از آن برای decaffeinate قهوه و استخراج flavourings و رایحه مثل زنجبیل، فلفل سیاه و یاسمن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But to remove this element results in, at best, a decaffeinated criticism.
[ترجمه گوگل]اما حذف این عنصر در بهترین حالت منجر به انتقاد بدون کافئین می شود
[ترجمه ترگمان]اما حذف این عنصر در بهترین حالت، یک انتقاد decaffeinated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The research could help scientists develop better medications as well as find ways to decaffeinate waste from coffee and tea production with minimal impact on the environment.
[ترجمه گوگل]این تحقیق می تواند به دانشمندان کمک کند تا داروهای بهتری تولید کنند و همچنین راه هایی برای حذف کافئین از ضایعات تولید قهوه و چای با حداقل تاثیر بر محیط زیست بیابند
[ترجمه ترگمان]این تحقیق می تواند به دانشمندان کمک کند تا داروهای بهتری تهیه کنند و راه هایی برای دفع زباله از تولید قهوه و چای با کم ترین تاثیر بر محیط زیست پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remove caffeine (especially from tea, coffee or soda)

پیشنهاد کاربران

بپرس