### 🔸 معادل فارسی:
بیش از یک دهه / ده سال و خورده ای / ده سال به بالا
در زبان محاوره ای:
یه چیزی بیشتر از ده سال، ده سال و یه کم، بالای ده سال
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( زمانی – توصیفی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
مدت زمانی که کمی بیشتر از ده سال طول کشیده؛ معمولاً برای اشاره به دوره های بلندمدت در زندگی، تاریخ، یا روندها
مثال: He spent a **decade - plus** working in the Middle East.
بیش از یک دهه رو در خاورمیانه کار کرد.
2. ** ( تحلیلی – رسانه ای ) :**
برای اشاره به روندهای طولانی مدت در سیاست، اقتصاد، یا فرهنگ که از مرز ده سال عبور کرده اند
مثال: The region has faced instability for a **decade - plus**.
اون منطقه بیش از یک دهه بی ثباتی رو تجربه کرده.
3. ** ( شخصی – روایی ) :**
در روایت های زندگی یا خاطرات، برای تأکید بر طولانی بودن یک تجربه یا رابطه
مثال: Their friendship lasted a **decade - plus** before drifting apart.
دوستی شون بیش از یک دهه دوام داشت تا کم کم از هم دور شدن.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
over ten years – more than a decade – ten - plus years – decade and change
بیش از یک دهه / ده سال و خورده ای / ده سال به بالا
در زبان محاوره ای:
یه چیزی بیشتر از ده سال، ده سال و یه کم، بالای ده سال
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( زمانی – توصیفی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
مدت زمانی که کمی بیشتر از ده سال طول کشیده؛ معمولاً برای اشاره به دوره های بلندمدت در زندگی، تاریخ، یا روندها
مثال: He spent a **decade - plus** working in the Middle East.
بیش از یک دهه رو در خاورمیانه کار کرد.
2. ** ( تحلیلی – رسانه ای ) :**
برای اشاره به روندهای طولانی مدت در سیاست، اقتصاد، یا فرهنگ که از مرز ده سال عبور کرده اند
مثال: The region has faced instability for a **decade - plus**.
اون منطقه بیش از یک دهه بی ثباتی رو تجربه کرده.
3. ** ( شخصی – روایی ) :**
در روایت های زندگی یا خاطرات، برای تأکید بر طولانی بودن یک تجربه یا رابطه
مثال: Their friendship lasted a **decade - plus** before drifting apart.
دوستی شون بیش از یک دهه دوام داشت تا کم کم از هم دور شدن.
- - -
### 🔸 مترادف ها: