• : تعریف: a girl being formally presented to society.
- She will wear a white gown when she is presented at the upcoming ball as a debutante.
[ترجمه گوگل] او زمانی که در مراسم رقص آتی به عنوان اولین بازیکن حاضر شود، لباس سفید خواهد پوشید [ترجمه ترگمان] او لباس سفیدی به تن خواهد کرد که در مجلس آینده به عنوان یک debutante معرفی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. One of this year's debutantes, Primrose was pretty but still far too much of a schoolgirl to interest Aubrey.
[ترجمه امیر] یکی از تازه واردان امسال به اسم پریمروز زیباست اما بازهم بعیده که یک دختر مدرسه ای نظر آبری رو جلب کنه
|
[ترجمه گوگل]یکی از اولین بازیگران امسال، پامچال زیبا بود، اما هنوز خیلی دختر مدرسه ای بود که به اوبری علاقه نداشت [ترجمه ترگمان]Primrose، یکی از این ساله ای سال، زیبا بود، اما هنوز بیش از اندازه یک دختر مدرسه ای برای جلب توجه به اوبری بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was the most famous debutante of 192
[ترجمه امیر] بین 192 نفر دختر دم بخت اون از همه بهتر بود
|
[ترجمه گوگل]او مشهورترین بازیگر 192 بود [ترجمه ترگمان]او مشهورترین زن ۱۹۲ کشورند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Coming-out parties celebrate more than debutantes.
[ترجمه گوگل]مهمانی های بیرون آمدن بیشتر از اولین ها جشن می گیرند [ترجمه ترگمان]مهمونی ها بیشتر از debutantes جشن میگیرن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In mid-September, she was one of ten debutantes invited to join and choose the membership of the 1911 Sewing Circle.
[ترجمه گوگل]در اواسط سپتامبر، او یکی از ده نفر اولی بود که برای پیوستن و انتخاب عضویت در حلقه خیاطی 1911 دعوت شدند [ترجمه ترگمان]در اواسط ماه سپتامبر، او یکی از ۱۰ debutantes بود که برای عضویت در انجمن خیاطی سال ۱۹۱۱ دعوت به عمل آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She dazzled London society as the most beautiful debutante of her generation.
[ترجمه گوگل]او جامعه لندن را به عنوان زیباترین بازیگر نسل خود خیره کرد [ترجمه ترگمان]او جامعه لندن را به عنوان زیباترین debutante نسل خود خیره کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At a debutante ball, the expensively - gowned girls stand in a line to be introduced individually.
[ترجمه گوگل]در یک مراسم دبیوتانت، دختران گرانقیمت در صف ایستاده اند تا به صورت جداگانه معرفی شوند [ترجمه ترگمان]در مجلس رقص debutante، دختران expensively - gowned در یک خط می ایستند تا به طور انفرادی معرفی شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Eaves was certain that the unfortunate debutante in question was no other than Mrs. Rawdon Crawley.
[ترجمه گوگل]ایوز مطمئن بود که اولین بازیگر بدبخت مورد بحث کسی نیست جز خانم رادون کرولی [ترجمه ترگمان]خانم کر الی یقین داشت که این دختر جوان تیره بخت در این سوال از خانم کر الی بیش از خانم کر الی نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The debutante ball is a school function and students either go with formal dates or with an informal group of friends.
[ترجمه گوگل]توپ اولین یک مراسم مدرسه است و دانش آموزان یا با قرارهای رسمی یا با یک گروه غیر رسمی از دوستان می روند [ترجمه ترگمان]توپ debutante یک کار مدرسه است و دانش آموزان با تاریخ های رسمی و یا با یک گروه غیر رسمی از دوستان به آنجا می روند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was cheerleader in high school and a debutante.
[ترجمه گوگل]او در دبیرستان تشویق کننده بود و اولین بازیگر بود [ترجمه ترگمان]اون یه تشویق کننده بود تو دبیرستان و یه دختر مدرسه ای [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the United States, a debutante ball is also sometimes called a cotillion.
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده گاهی اوقات به توپ اولین توپ کوتیلیون نیز گفته می شود [ترجمه ترگمان]در آمریکا، رقص debutante نیز گاهی یک رقص cotillion نامیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In the end, he is a father of two daughters and the husband of a former debutante.
[ترجمه گوگل]در پایان، او پدر دو دختر و شوهر یک بازیگر سابق است [ترجمه ترگمان]در پایان، او پدر دو دختر و شوهر of سابق است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Young ladies being presented for the first time were known as debutantes.
[ترجمه گوگل]خانم های جوانی که برای اولین بار معرفی می شدند به عنوان اولین ها شناخته می شدند [ترجمه ترگمان]خانم های جوان برای نخستین بار به عنوان debutantes شناخته می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The young woman he saw was neither a giggling schoolgirl, a serene debutante, nor a smiling fiancee.
[ترجمه گوگل]زن جوانی که او دید، نه یک دختر مدرسه ای خندان بود، نه یک شروع کننده آرام، و نه نامزدی خندان [ترجمه ترگمان]آن زن جوان که دیده بود نه دختر مدرسه ای در حال خندیدن بود، نه دختر مدرسه ای بود و نه یک دختر خندان، نه یک نامزد خندان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I will not pay a deceitful man like you, said the stubborn debutante.
[ترجمه گوگل]اولین سرسخت گفت: من به مرد فریبکاری مثل شما پول نمی دهم [ترجمه ترگمان]دختر سمج گفت: من به یک مرد متقلب مثل تو پول نخواهم داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• young woman making her formal debut in society in britain, a debutante is a young woman from the upper classes who has started going to social events with other young people; an old-fashioned word.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A young woman making her first appearance in society, often at a formal event 🎉 🔍 مترادف: Socialite ✅ مثال: The debutante made her first appearance at the grand ball.
دختر اشراف زاده ( که میخواد با زندگی اجتماعی آشنا بشود )
یک زن جوان و ثروتمند ( به ویژه در بریتانیا و در گذشته ) که به منظور آشنایی با دیگر جوانان دارای رتبه اجتماعی بالا به تعدادی از رویدادهای اجتماعی می رود.