debt service

جمله های نمونه

1. The resultant deferred debt service charges are included in debtors.
[ترجمه گوگل]هزینه های خدمات بدهی معوق حاصل در بدهکاران لحاظ می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه های خدمات بدهی معوق مانده نیز در بدهکاران دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Debt service payments to commercial creditor banks, suspended in November, were scheduled for resumption at the end of February 199
[ترجمه گوگل]پرداخت خدمات بدهی به بانک های طلبکار تجاری که در ماه نوامبر به حالت تعلیق درآمده بود، قرار بود در پایان فوریه 199 از سر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]پرداخت بدهی به بانک های بستانکار تجاری که در ماه نوامبر به حالت تعلیق در آمده بود در پایان ماه فوریه ۱۹۹ راس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Acting sale of securities, debt service agent, dividends payable, securities generation custody, Agents Registration accounts.
[ترجمه گوگل]اقدام فروش اوراق بهادار، نماینده خدمات بدهی، سود قابل پرداخت، نگهبانی تولید اوراق بهادار، حساب های ثبت نمایندگان
[ترجمه ترگمان]فروش اوراق بهادار، عامل خدمات بدهی، سود سهام قابل پرداخت است، هزینه های تولید اوراق بهادار، حساب های ثبت ماموران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They also swell payment flows of debt service and financial fees.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین جریان پرداخت خدمات بدهی و هزینه های مالی را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین جریان های پرداخت بدهی و هزینه های مالی را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another way to raise debt service capacities would be to increase potential growth through structural reforms.
[ترجمه گوگل]راه دیگر برای افزایش ظرفیت های خدمات بدهی، افزایش رشد بالقوه از طریق اصلاحات ساختاری است
[ترجمه ترگمان]یک راه دیگر برای افزایش ظرفیت های خدماتی بدهی، افزایش رشد بالقوه از طریق اصلاحات ساختاری خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Market performance factors include industrial profit ability, debt service ability and operating efficiency.
[ترجمه گوگل]عوامل عملکرد بازار شامل توانایی سود صنعتی، توانایی خدمات بدهی و کارایی عملیاتی است
[ترجمه ترگمان]عوامل عملکرد بازار عبارتند از توانایی سود صنعتی، توانایی خدمات بدهی و کارایی عملیاتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For example, consumer debt service (repayment of principal and interest) is less than 12 percent of disposable income, down from almost 14 percent in 200 reports the Fed.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، خدمات بدهی مصرف کننده (بازپرداخت اصل و بهره) کمتر از 12 درصد از درآمد قابل تصرف است که از 14 درصد در 200 گزارش فدرال رزرو کمتر است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، خدمات بدهی مصرف کننده (بازپرداخت اصل و سود)کم تر از ۱۲ درصد درآمد یک بار مصرف است که از حدود ۱۴ درصد در ۲۰۰ گزارش بانک مرکزی پایین آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Acting sale of securities, debt service agent, dividends payable; Securities generation custody, verification; Agents Registration accounts.
[ترجمه گوگل]اقدام فروش اوراق بهادار، نماینده خدمات بدهی، سود سهام قابل پرداخت؛ نگهداری تولید اوراق بهادار، تأیید؛ حساب های ثبت نمایندگان
[ترجمه ترگمان]فروش اوراق بهادار، عامل خدمات بدهی، سود سهام قابل پرداخت است؛ تولید اوراق بهادار، تایید، و حساب های ثبت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Foreign exchange earnings were projected at US$998 million, of which US$227 million would be spent on debt service.
[ترجمه گوگل]درآمد ارزی 998 میلیون دلار آمریکا پیش بینی شده بود که 227 میلیون دلار آن صرف خدمات بدهی می شود
[ترجمه ترگمان]درآمده ای مبادلات خارجی در حدود ۹۹۸ میلیون دلار برآورد شده است که ۲۲۷ میلیون دلار آن صرف خدمات بدهی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kiyonga said that declining terms of trade and heavy debt service payments continued to prevent rapid economic rehabilitation.
[ترجمه گوگل]کیونگا گفت که کاهش شرایط تجارت و پرداخت بدهی های سنگین همچنان ادامه دارد تا از بازسازی سریع اقتصادی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]Kiyonga گفت که کاهش شرایط پرداخت بدهی و بدهی سنگین به جلوگیری از توان بخشی سریع اقتصادی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In more than half of the years between 1713 and 1785 debt service took up more than 40 percent of total revenue.
[ترجمه گوگل]در بیش از نیمی از سال های بین 1713 و 1785، خدمات بدهی بیش از 40 درصد از کل درآمد را به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]بیش از نیمی از سال ها بین ساله ای ۱۷۱۳ و ۱۷۸۵، خدمات بدهی بیش از ۴۰ درصد درآمد کل را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Denver International must take in at least $ 304 million in revenues next year to cover annual debt service and operating costs.
[ترجمه گوگل]دنور اینترنشنال باید حداقل 304 میلیون دلار در سال آینده برای پوشش خدمات سالانه بدهی و هزینه های عملیاتی درآمد داشته باشد
[ترجمه ترگمان]دنور بین المللی باید در سال آینده حداقل ۳۰۴ میلیون دلار درآمد داشته باشد تا خدمات بدهی سالیانه و هزینه های عملیاتی را پوشش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a federal spending program, Medicare now ranks fourth behind Social Security, defense and debt service.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک برنامه هزینه فدرال، Medicare اکنون پس از تامین اجتماعی، دفاع و خدمات بدهی در رتبه چهارم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]مدیکر به عنوان یک برنامه بودجه فدرال در حال حاضر در رده چهارم سرویس امنیت اجتماعی، دفاع و بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (finance) money paid on loans; interest and principal paid on a debt over a given period of time

پیشنهاد کاربران

پرداخت بدهی مقدار پولی است که برای پرداخت سود و اصل وام یا سایر بدهی ها برای یک دوره زمانی خاص مورد الزام است. معمولاً به عنوان درصدی از کل بدهی معوق محاسبه می شود.
بدهی قابل پرداخت ( جمع اصل وام و سود متعلقه )
پرداخت بدهی ( اصل و بهره ی وام )

بپرس