1. Unlisted Daewoo was placed under a debt rescheduling programme after its parent group went bankrupt in 199 Since restructuring under creditors it focuses on TVs, air conditioners and refrigerators.
[ترجمه گوگل]دوو نامشخص پس از ورشکستگی گروه مادرش در سال 199، تحت یک برنامه تغییر زمان بندی بدهی قرار گرفت و از زمان تغییر ساختار زیر نظر طلبکاران، روی تلویزیون، تهویه مطبوع و یخچال متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]\"unlisted دوو\" پس از ورشکستگی گروه اصلی خود در سال ۱۹۹ تحت برنامه زمانبندی بدهی قرار گرفت این برنامه در سال ۱۹۹ مورد توجه قرار گرفت این برنامه بر روی تلویزیون، دستگاه های تهویه هوا و یخچال تمرکز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"unlisted دوو\" پس از ورشکستگی گروه اصلی خود در سال ۱۹۹ تحت برنامه زمانبندی بدهی قرار گرفت این برنامه در سال ۱۹۹ مورد توجه قرار گرفت این برنامه بر روی تلویزیون، دستگاه های تهویه هوا و یخچال تمرکز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In debt rescheduling agreement, clause which states that if economic conditions improve beyond a predefined threshold, creditors will be entitled to increased reimbursement.
[ترجمه گوگل]در قرارداد تجدید زمان بدهی، بندی که بیان می کند که اگر شرایط اقتصادی فراتر از یک آستانه از پیش تعریف شده بهبود یابد، طلبکاران مستحق افزایش بازپرداخت خواهند بود
[ترجمه ترگمان]در قرارداد زمانبندی مجدد بدهی، شرط مذکور بیان می کند که اگر شرایط اقتصادی فراتر از یک آستانه از پیش تعیین شده بهبود یابد، طلبکاران مستحق افزایش بازپرداخت خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در قرارداد زمانبندی مجدد بدهی، شرط مذکور بیان می کند که اگر شرایط اقتصادی فراتر از یک آستانه از پیش تعیین شده بهبود یابد، طلبکاران مستحق افزایش بازپرداخت خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Instead the land-reform promise took a back seat to coup threats, import liberalization and debt rescheduling.
[ترجمه گوگل]در عوض، وعده اصلاحات ارضی، تهدیدهای کودتا، آزادسازی واردات و برنامه ریزی مجدد بدهی ها را پشت سر گذاشت
[ترجمه ترگمان]در عوض وعده اصلاحات ارضی، یک صندلی عقب به سوی تهدیدات کودتا، آزادسازی واردات و زمانبندی بدهی اتخاذ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عوض وعده اصلاحات ارضی، یک صندلی عقب به سوی تهدیدات کودتا، آزادسازی واردات و زمانبندی بدهی اتخاذ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The MCS model is dynamic in nature and allows a user to predict early enough a financial distress (crisis) that could lead to debt rescheduling.
[ترجمه گوگل]مدل MCS ماهیت پویا دارد و به کاربر اجازه می دهد تا به اندازه کافی یک مشکل مالی (بحران) را پیش بینی کند که می تواند به برنامه ریزی مجدد بدهی منجر شود
[ترجمه ترگمان]مدل MCS در ماهیت پویا است و به یک کاربر اجازه می دهد تا به اندازه کافی بحران مالی (بحران)را پیش بینی کند که می تواند منجر به زمانبندی بدهی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدل MCS در ماهیت پویا است و به یک کاربر اجازه می دهد تا به اندازه کافی بحران مالی (بحران)را پیش بینی کند که می تواند منجر به زمانبندی بدهی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Aimed to the four forms, take some examples contrasted new and old criterions related to accounting process of debt rescheduling and tax adjustment results.
[ترجمه گوگل]با هدف چهار شکل، چند مثال در تقابل معیارهای جدید و قدیمی مربوط به فرآیند حسابداری برنامه ریزی مجدد بدهی و نتایج تعدیل مالیات را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]با هدف چهار شکل، چند مثال در تضاد با معیارهای جدید و قدیمی مربوط به فرآیند حسابرسی زمانبندی بدهی و نتایج تعدیل مالیات قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با هدف چهار شکل، چند مثال در تضاد با معیارهای جدید و قدیمی مربوط به فرآیند حسابرسی زمانبندی بدهی و نتایج تعدیل مالیات قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Chinese side agreed to extend two years for debt rescheduling time table.
[ترجمه گوگل]طرف چینی موافقت کرد که جدول زمانی تجدید برنامه بدهی را دو سال تمدید کند
[ترجمه ترگمان]طرف چینی موافقت کرد که دو سال تمدید مهلت زمانبندی بدهی را تمدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طرف چینی موافقت کرد که دو سال تمدید مهلت زمانبندی بدهی را تمدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید