اسم ( noun )
• (1) تعریف: an amount of money removed from or owed on an account, or the record of that amount.
• متضاد: credit
• متضاد: credit
- This debit of fifteen dollars in your checking account reflects a fee that the bank charges each month.
[ترجمه گوگل] این بدهی پانزده دلاری در حساب جاری شما نشان دهنده کارمزدی است که بانک هر ماه از آن دریافت می کند
[ترجمه ترگمان] این بدهی پانزده دلار در حساب چک شما نشان دهنده مبلغی است که این بانک هر ماه هزینه های خود را پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این بدهی پانزده دلار در حساب چک شما نشان دهنده مبلغی است که این بانک هر ماه هزینه های خود را پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: in double-entry bookkeeping, the left-hand side of an accounts ledger, or any entry or sum recorded on the left-hand side. (Cf. credit.)
• متضاد: credit
• مشابه: charge
• متضاد: credit
• مشابه: charge
• (3) تعریف: a shortcoming or disadvantage; drawback.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: debits, debiting, debited
حالات: debits, debiting, debited
• (1) تعریف: to charge with a debt, or to subtract from an amount of money that exists in an account.
• متضاد: credit
• متضاد: credit
- I have arranged it so that my bank debits my account each month to pay for my swim club membership.
[ترجمه گوگل] من آن را طوری تنظیم کردهام که بانکم هر ماه حسابم را بدهکار کند تا هزینه عضویت در باشگاه شنا را پرداخت کند
[ترجمه ترگمان] من ترتیبی دادم که حساب بانکی خود را هر ماه برای عضویت در باشگاه شنای من پرداخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من ترتیبی دادم که حساب بانکی خود را هر ماه برای عضویت در باشگاه شنای من پرداخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to enter on the left-hand side of a double-entry accounts ledger.