debased


معنی: خوار

مترادف ها

خوار (صفت)
abject, contemptible, debased, degraded, despicable, abused, wretched, hangdog

پیشنهاد کاربران

کلمه **"debased"** به فارسی به معنای **کم ارزش شده، تنزل یافته، تحقیرشده یا ناخالص شده** است. این واژه معمولاً برای توصیف چیزی یا کسی به کار می رود که ارزش، کیفیت، شأن یا اصالت خود را از دست داده است.
...
[مشاهده متن کامل]

- **کم ارزش شده:**
- *Debased currency* = پول کم ارزش شده ( مثلاً سکه یا اسکناسی که با فلزات ارزان تر مخلوط شده است )
- **تنزل یافته:**
- *A debased institution* = یک مؤسسه تنزل یافته ( مثلاً مؤسسه ای که اعتبار خود را از دست داده )
- **تحقیرشده:**
- *A debased person* = فردی که از نظر اخلاقی یا اجتماعی تنزل کرده است
- **ناخالص شده:**
- *A debased form of art* = شکلی ناخالص یا آلوده از هنر
- - -
## **مترادف های فارسی**
- **کم ارزش شده**
- **تنزل یافته**
- **تحقیرشده**
- **ناخالص شده**
- **آلوده شده**
- **فسادزده** ( در برخی موارد )
- - -
## **جمع بندی**
**"Debased"** یعنی چیزی یا کسی که ارزش، کیفیت یا شأن خود را از دست داده است. این واژه معمولاً بار منفی دارد و برای توصیف افت کیفیت، ارزش، اخلاق یا اصالت استفاده می شود.

نازل
In its debased form
در شکل نازل خود
- دون
- خوار
- کم ارزش

بپرس