1. He debarred all those who are not members.
[ترجمه گوگل]او همه کسانی را که عضو نیستند محروم کرد
[ترجمه ترگمان]او تمام کسانی را که عضو نیستند منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was debarred from holding public office.
[ترجمه گوگل]او از تصدی مناصب دولتی محروم شد
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانست از اداره دولتی خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If found guilty, she could be debarred from politics for seven years.
[ترجمه گوگل]اگر مجرم شناخته شود، ممکن است به مدت هفت سال از سیاست محروم شود
[ترجمه ترگمان]اگر مجرم شناخته می شد، مدت هفت سال نمی توانست از سیاست معاف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was debarred from the club for unacceptable behaviour.
[ترجمه گوگل]او به دلیل رفتار غیرقابل قبول از باشگاه محروم شد
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست برای رفتار غیرقابل قبولی از باشگاه اخراج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Convicted criminals are debarred from voting in elections.
[ترجمه گوگل]مجرمان مجرم از رای دادن در انتخابات منع می شوند
[ترجمه ترگمان]جنایتکاران محکوم شده از رای دادن در انتخابات منع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All five men were debarred from entering France for three years.
[ترجمه گوگل]هر پنج مرد به مدت سه سال از ورود به فرانسه منع شدند
[ترجمه ترگمان]برای مدت سه سال تمام این پنج نفر از ورود به فرانسه منع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The drunken man was debarred from driving.
[ترجمه گوگل]مرد مست از رانندگی منع شد
[ترجمه ترگمان]این مرد مست از رانندگی در زندان آزاد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. John was debarred from playing on the school team because his work had been so poor.
[ترجمه گوگل]جان از بازی در تیم مدرسه محروم شد زیرا کارش بسیار ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست در تیم مدرسه بازی کند چون کار او بسیار ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was debarred from attending the meeting.
[ترجمه گوگل]او از حضور در جلسه منع شد
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی تواند از شرکت در جلسه استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nor does the fact of an acquittal debar the media from alleging that the defendant was really guilty after all.
[ترجمه گوگل]همچنین واقعیت تبرئه، رسانه ها را از ادعای اینکه متهم واقعاً مجرم بوده است، منع نمی کند
[ترجمه ترگمان]همچنین این حقیقت تبرئه کردن رسانه ها از ادعا مبنی بر اینکه متهم واقعا مجرم است، صادق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But unions would be effectively debarred from holding a strike ballot in support of workers already sacked for taking part in unofficial strikes.
[ترجمه گوگل]اما اتحادیهها عملاً از برگزاری رای اعتصابی در حمایت از کارگرانی که قبلاً به دلیل شرکت در اعتصابات غیررسمی اخراج شدهاند، منع میشوند
[ترجمه ترگمان]اما این اتحادیه ها به طور موثر از برگزاری اعتصاب رای در حمایت از کارگران که برای شرکت در حملات غیر رسمی اخراج شده اند، منع خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Women are not debarred from any legal statuses which are held by men, as they were in the last century.
[ترجمه گوگل]زنان از هیچ موقعیت قانونی که در اختیار مردان است، مانند قرن گذشته محروم نیستند
[ترجمه ترگمان]زنان نمی توانند از هر وضعیت قانونی که توسط مردان در قرن گذشته برگزار می شود منع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Like the other office-holders, I am debarred by my office from membership of the professional conduct committees.
[ترجمه گوگل]من نیز مانند سایر صاحب منصبان، توسط دفترم از عضویت در کمیته های رفتار حرفه ای محروم هستم
[ترجمه ترگمان]من هم مثل سایر دارندگان مناصب، اجازه شرکت در دفتر کارم را از عضویت کمیته های تخصصی حرفه ای معاف خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید