1. the army's debacle caused the death of many soldiers
شکست افتضاح آمیز قشون باعث مرگ سربازان فراوانی شد.
2. her performance in that scene was a complete debacle
بازی او در آن صحنه افتضاح محض بود.
3. The Argentine debacle has important lessons to teach.
[ترجمه گوگل]شکست آرژانتین درس های مهمی برای آموختن دارد
[ترجمه ترگمان]افتضاح آرژانتین درس های مهمی برای آموزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His first performance was a debacle : the audience booed him off the stage.
[ترجمه گوگل]اولین اجرای او یک شکست بود: تماشاگران او را از روی صحنه هو کردند
[ترجمه ترگمان]اولین اجرای او افتضاح بود: حضار او را از صحنه بیرون کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many men were shot or captured in the debacle.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان به ضرب گلوله یا دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در این افتضاح به ضرب گلوله کشته یا اسیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After the debacle of the war the world was never the same again.
[ترجمه گوگل]بعد از شکست جنگ، دنیا دیگر مثل سابق نبود
[ترجمه ترگمان]بعد از آن افتضاح جنگ، دنیا دیگر مثل سابق نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gingrich apparently learned nothing from the House political debacle last year.
[ترجمه گوگل]ظاهراً گینگریچ سال گذشته چیزی از افتضاح سیاسی مجلس نمایندگان نگرفت
[ترجمه ترگمان]ظاهرا گینگریچ سال گذشته از شکست سیاسی مجلس چیزی یاد نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Equitable debacle has brought renewed accusations of mis-selling and turned a spotlight on the effectiveness of regulation.
[ترجمه گوگل]انحطاط عادلانه بار دیگر اتهامات نادرست فروش را به همراه داشته است و توجه را به اثربخشی مقررات معطوف کرده است
[ترجمه ترگمان]افتضاح Equitable اتهامات جدید فروش نادرست را به ارمغان آورده است و بر اثربخشی مقررات نظارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Norman Lamont has learned nothing from the debacle of the past months.
[ترجمه گوگل]نورمن لامونت از افتضاح ماه های گذشته چیزی یاد نگرفته است
[ترجمه ترگمان]نورمن لامونت چیزی از افتضاح ماه گذشته یاد نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Following the debacle of 193 the trade unions came to play an increasingly important part in shaping Labour policy.
[ترجمه گوگل]پس از شکست سال 193، اتحادیههای کارگری نقش مهمی را در شکلدهی سیاستهای کارگری ایفا کردند
[ترجمه ترگمان]پس از فروپاشی ۱۹۳ اتحادیه تجاری، اتحادیه های کارگری به بخش مهمی در شکل دادن به سیاست حزب کارگر پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. On the freight side, until the Charterail debacle(sentence dictionary), immediate prospects seemed more favourable.
[ترجمه گوگل]در بخش حمل و نقل، تا زمان شکست Charterail (فرهنگ جملات)، چشم انداز فوری مطلوب تر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در قسمت بار، تا آنکه افتضاح Charterail (فرهنگ لغت)، چشم اندازه ای فوری مطلوب تر به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But remember what happened in the 1994 bond debacle.
[ترجمه گوگل]اما به یاد داشته باشید که در سال 1994 شکست اوراق قرضه چه اتفاقی افتاد
[ترجمه ترگمان]اما به یاد داشته باشید که چه اتفاقی در افتضاح اوراق قرضه سال ۱۹۹۴ رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A political debacle laid the groundwork for progress.
[ترجمه گوگل]یک فروپاشی سیاسی زمینه پیشرفت را فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]شکست سیاسی زمینه ساز پیشرفت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Cambridge Diet debacle shows just how dangerous weight-loss marketing schemes can be.
[ترجمه گوگل]شکست رژیم کمبریج نشان می دهد که طرح های بازاریابی کاهش وزن چقدر می توانند خطرناک باشند
[ترجمه ترگمان]شکست رژیم کمبریج نشان می دهد که چقدر طرح های بازاریابی از دست رفتن خطرناک می توانند خطرناک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The collapse of the company was described as the greatest financial debacle in US history.
[ترجمه گوگل]فروپاشی این شرکت به عنوان بزرگترین ناکامی مالی در تاریخ ایالات متحده توصیف شد
[ترجمه ترگمان]فروپاشی شرکت به عنوان بزرگ ترین شکست مالی در تاریخ آمریکا توصیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید