deathtrap

/ˈdeθtræp//ˈdeθtræp/

(ساختمان یا وسیله ی ترابرای و غیره) بسیار خطرناک، ناایمن، پرسیج، بیمآفرین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a place or situation in which death could readily occur, such as an unsafe building.

- The cracks in the concrete girders make this parking garage a deathtrap.
[ترجمه گوگل] ترک های تیرهای بتنی این پارکینگ را به یک دام مرگ تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان] ترک های بتون، این گاراژ را یک تله مرگ می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. in case of a fire, this building is a deathtrap
در صورت آتش سوزی این ساختمان دام مرگ است.

2. That sharp bend is a death-trap for motorists.
[ترجمه گوگل]آن پیچ تند تله مرگ برای رانندگان است
[ترجمه ترگمان]آن پیچ تیز یک تله مرگ برای رانندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Deathtraps: Coroner's warning over second hand electrical goods.
[ترجمه گوگل]تله مرگ: هشدار پزشکی قانونی در مورد کالاهای برقی دست دوم
[ترجمه ترگمان]اخطار من بر روی دست دوم تجهیزات الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And overweight twins are a deathtrap in the event of an engine failure.
[ترجمه گوگل]و دوقلوهای دارای اضافه وزن در صورت خرابی موتور تله مرگ هستند
[ترجمه ترگمان]و twins دارای اضافه وزن یکی از deathtrap رویداد شکست موتور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But it is no longer a deathtrap.
[ترجمه گوگل]اما دیگر تله مرگ نیست
[ترجمه ترگمان]اما دیگر یک تله مرگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That old building is a deathtrap.
[ترجمه گوگل]آن ساختمان قدیمی یک تله مرگ است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان قدیمی یک تله مرگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The soldiers had to remain in a deathtrap salient for most of the rest of the war.
[ترجمه گوگل]سربازان مجبور بودند در بیشتر زمان باقی مانده جنگ در تله مرگ بمانند
[ترجمه ترگمان]سربازان مجبور بودند برای بیشتر بقیه جنگ در یک تله مرگ باقی بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Always all there are a words, make the deathtrap is the maximum safe area, Adidas F50 adizero TRX TF Leather!
[ترجمه گوگل]همیشه یک کلمه وجود دارد، تله مرگ را حداکثر منطقه امن کنید، آدیداس F50 adizero TRX TF Leather!
[ترجمه ترگمان]همیشه کلماتی وجود دارند که عبارتند از: make the the adizero، TRX TF TF
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was caught in a deathtrap: the boat's line snared his lower body while its hull kept him underwater.
[ترجمه گوگل]او در تله مرگ گرفتار شد: خط قایق پایین تنه او را به دام انداخت در حالی که بدنه آن او را زیر آب نگه داشت
[ترجمه ترگمان]او در یک تله گیر گیر افتاد: خط قایق، بدن lower را به دام انداخت، در حالی که بدنه کشتی او را زیر آب نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sometimes, most the deathtrap is also this sentence in the most safe place to go impassability.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، بیشتر تله مرگ نیز این جمله در امن ترین مکان برای رفتن به صعب العبور است
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، اغلب deathtrap نیز این جمله را در مناسب ترین مکان برای رفتن به impassability قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And Jennifer is under pressure from her boss to prove that the N-22 is a deathtrap.
[ترجمه گوگل]و جنیفر از طرف رئیسش تحت فشار است تا ثابت کند N-22 یک تله مرگ است
[ترجمه ترگمان]و جنیفر تحت فشار رئیسش است تا ثابت کند که N - ۲۲ یک deathtrap است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dolezal decides to play detective in a one man undercover operation, wandering naively into deathtrap after deathtrap.
[ترجمه گوگل]دولزال تصمیم می‌گیرد در یک عملیات مخفی یک نفره نقش کارآگاه را بازی کند و ساده‌لوحانه پس از مرگ در دام مرگ سرگردان شود
[ترجمه ترگمان]Dolezal تصمیم می گیرد که نقش کارآگاه را در یک عمل مخفی اجرا کند، و بعد از مرگ و مرگ به سادگی در تله مرگ به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. London Bridge, the only physical connection between the City and the south side of the river Thames, was itself covered with houses and had been noted as a deathtrap in the fire of 163
[ترجمه گوگل]پل لندن، تنها ارتباط فیزیکی بین شهر و سمت جنوبی رودخانه تیمز، خود با خانه‌ها پوشیده شده بود و به عنوان یک تله مرگ در آتش سوزی سال 163 شناخته شده بود
[ترجمه ترگمان]پل لندن که تنها ارتباط فیزیکی بین شهر و قسمت جنوبی رودخانه تیمز بود، خود را با خانه ها پوشانده بود و به عنوان a در آتش ۱۶۳ مورد توجه قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. John they have designed the snare, sets at the deathtrap, but the young man punishes by death the chief criminal.
[ترجمه گوگل]جان آنها تله را طراحی کرده اند و در دام مرگ می اندازند، اما مرد جوان جنایتکار اصلی را با مرگ مجازات می کند
[ترجمه ترگمان]جان آن ها دامی را طراحی کرده است که در the ساخته شده است، اما مرد جوان مجازات مرگ را مجازات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• structure or situation involving imminent risk
structure or situation that is potentially dangerous
a place or vehicle that is a death trap is in such bad condition that it might cause someone's death.

پیشنهاد کاربران

بپرس