اسم ( noun )
• (1) تعریف: an official authorization to carry out execution of a death sentence.
• (2) تعریف: anything that makes death imminent and unavoidable.
- He signed his own death warrant when he betrayed his leader.
[ترجمه گوگل] او زمانی که به رهبرش خیانت کرد حکم اعدام خود را امضا کرد
[ترجمه ترگمان] اون حکم مرگش رو امضا کرد وقتی به رهبرشون خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون حکم مرگش رو امضا کرد وقتی به رهبرشون خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید