death toll

جمله های نمونه

1. As the unrest continued, the death toll rose .
[ترجمه گوگل]با ادامه ناآرامی ها، تعداد کشته ها افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]با ادامه ناآرامی ها، آمار تلفات افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The death toll has risen to 8
[ترجمه Fatemeh] آمار تلفات به ۸نفر افزایش یافته
|
[ترجمه گوگل]تعداد کشته شدگان به 8 نفر رسیده است
[ترجمه ترگمان]تعداد کشته ها به ۸ تن رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The death toll continues to mount.
[ترجمه گوگل]تعداد کشته ها همچنان در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]تعداد کشته ها به صعود ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The day after the explosion the death toll had risen to 90.
[ترجمه گوگل]روز بعد از انفجار، تعداد کشته شدگان به 90 نفر افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]روز بعد از انفجار تعداد کشته شدگان به ۹۰ تن رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Independent sources say that the death toll from the earthquake runs into thousands.
[ترجمه گوگل]منابع مستقل می گویند که تعداد قربانیان این زمین لرزه به هزاران نفر می رسد
[ترجمه ترگمان]منابع مستقل می گویند که آمار تلفات ناشی از زلزله به هزاران نفر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Official reports put the death toll at under one hundred, but unofficial estimates speak of at least two hundred dead.
[ترجمه گوگل]گزارش‌های رسمی تعداد کشته‌شدگان را زیر صد نفر اعلام می‌کنند، اما برآوردهای غیررسمی از حداقل دویست کشته خبر می‌دهند
[ترجمه ترگمان]گزارش های رسمی تلفات مرگ را در حدود یک صد نفر اعلام کرده اند، اما برآورده ای غیررسمی حداقل دویست کشته بر جای گذاشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The official death toll has now reached 000.
[ترجمه گوگل]آمار رسمی کشته شدگان اکنون به 000 نفر رسیده است
[ترجمه ترگمان]آمار رسمی تلفات در حال حاضر به ۱،۰۰۰ نفر رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The death toll is thought to have reached double figures.
[ترجمه گوگل]گمان می رود تعداد کشته ها به دو رقم رسیده باشد
[ترجمه ترگمان]گمان می رود که شمار تلفات به دو برابر افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The death toll in the earthquake has been put at over one thousand.
[ترجمه گوگل]تعداد قربانیان این زلزله بیش از یک هزار نفر اعلام شده است
[ترجمه ترگمان]شمار تلفات زلزله بیش از یک هزار نفر برآورد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The death toll was later revised downwards to 68
[ترجمه گوگل]تعداد قربانیان بعداً به 68 تن کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]تعداد کشته شدگان بعدا به ۶۸ تن کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The death toll from yesterday's crash is still rising.
[ترجمه گوگل]آمار تلفات تصادف دیروز همچنان در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]آمار کشته های سقوط دیروز هنوز در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The death toll has now risen to 200.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تعداد قربانیان به 200 نفر رسیده است
[ترجمه ترگمان]شمار تلفات اکنون به ۲۰۰ تن رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The official death toll stands at 5
[ترجمه گوگل]آمار رسمی کشته شدگان 5 نفر است
[ترجمه ترگمان]آمار رسمی کشته شدگان ۵ نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the civil unrest continues, the death toll will rise.
[ترجمه گوگل]اگر ناآرامی های داخلی ادامه یابد، تعداد کشته ها افزایش خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]اگر ناآرامی های مدنی ادامه یابد، آمار کشته شدگان افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• total loss of life, number of persons killed (in a battle, natural disaster, etc.)
the death toll of an accident, disaster, or war is the number of people who die in it.

پیشنهاد کاربران

شمار جانباختگان
تلفات جانی
تلفات ناشی از یک حادثه = death toll
آمار تلفات، آمار مرگ و میر
شماری ازافرادکشته شده دریک بلای طبیعی یاتصادف
آمار تلفات

بپرس