deanery

/ˈdiːnəri//ˈdiːnəri/

(مقام dean) ریاست، سرپرستی، سمت یاحوزه یامحل اقامت یکنفر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: deaneries
• : تعریف: the position, realm of authority, or residence of a church dean.

جمله های نمونه

1. The plans are to have a Deanery Communication Team, with representatives in every parish.
[ترجمه گوگل]برنامه‌ها این است که یک تیم ارتباطی با نمایندگانی در هر محله داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]این برنامه ها عبارتند از یک تیم ارتباطات Deanery، با نمایندگانی در هر بخش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He stayed at the deanery and talked far into the night about the needs of Durham and its diocese.
[ترجمه گوگل]او در دانشکده ماند و تا شب در مورد نیازهای دورهمی و حوزه اسقف آن صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او در ریاست اسقف ماند و در شب درباره نیازهای دوره ام و اسقف نشین آن صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My dear child, commend Dr. Grant to the deanery of Westminster or St. Paul's, and I should be as glad of your nurseryman and poulterer as you could be.
[ترجمه گوگل]فرزند عزیزم، دکتر گرانت را به ریاست دانشگاه وست مینستر یا سنت پل ستایش کنید، و من باید تا آنجا که می توانید از مهدکودک و مرغ پرنده شما خوشحال باشم
[ترجمه ترگمان]بچه عزیزم، جناب گرانت را به the وست می نستر یا سنت پل ببرد، و من هم مثل تو از باغبان و پرورش دهنده پرنده your خوشحال می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main purpose of the meeting was to consider baptismal programmes in the eight deanery parishes.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی این جلسه بررسی برنامه های تعمید در هشت محله دینی بود
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی این ملاقات، در نظر گرفتن برنامه های غسل تعمید در هشت بخش ریاست کلیسا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It poked its front door out into the green as though to challenge an equality with the deanery opposite.
[ترجمه گوگل]درب ورودی خود را به رنگ سبز بیرون زد، انگار برای به چالش کشیدن برابری با رئیس دانشگاه مقابل
[ترجمه ترگمان]در جلویی را به رنگ سبز درآورده بود، گویی می خواست برابری با ریاست اسقف را به چالش بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some had served the parish in the past, others were from the local Deanery.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها در گذشته به محله خدمت کرده بودند، برخی دیگر از دانشکده محلی بودند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها در گذشته به نوانخانه خدمت کرده بودند و بقیه از the محلی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Organise a prayer service and/or information event for your parish or deanery.
[ترجمه گوگل]یک مراسم دعا و/یا رویداد اطلاعاتی برای محله یا دانشکده خود ترتیب دهید
[ترجمه ترگمان]سازماندهی یک مراسم دعا و \/ یا یک رویداد اطلاعاتی برای بخش کلیسایی و یا ریاست کلیسای شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In September, over 60 young people from across the deanery took part in a ten-pin bowling evening in Warrington.
[ترجمه گوگل]در سپتامبر، بیش از 60 جوان از سراسر دانشکده در یک شب بولینگ ده پین ​​در وارینگتون شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]در ماه سپتامبر، بیش از ۶۰ جوان از سوی ریاست اسقف در یک bowling ده روزه در Warrington شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their needs are met to varying degrees by the home, parish or deanery.
[ترجمه گوگل]نیازهای آنها به درجات مختلف توسط خانه، محله یا دانشکده برآورده می شود
[ترجمه ترگمان]نیازهای آنان با درجات مختلفی از خانه، محل یا ریاست کلیسا تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a lead-up to national Youth Sunday, parish youth groups have already enjoyed two deanery events.
[ترجمه گوگل]به عنوان پیشرو برای یکشنبه ملی جوانان، گروه‌های جوانان محله قبلاً از دو رویداد مذهبی لذت برده‌اند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک رهبری در روز یکشنبه ملی جوانان، گروه های جوانان بخش جوانان قبلا از دو دوره ریاست اسقف برخوردار بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dean's illness occasioned much mental turmoil in other places besides the deanery and adjoining library.
[ترجمه گوگل]بیماری رئیس باعث آشفتگی روحی بسیاری در جاهای دیگر به جز دانشکده و کتابخانه مجاور شد
[ترجمه ترگمان]بیماری دین در جاه ای دیگر به غیر از the و کتابخانه مجاور سبب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• position of dean (head of a particular division in a university)
deanery means connected with the responsibilities of a dean.
a deanery is the place where a dean lives.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : dean / deanery / deanship
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس