dealt

/ˈdelt//delt/

معنی: سر و کار داشتن با
معانی دیگر: زمان گذشته و اسم مفعول: deal، مقدار، اندازه، قدر، معامله کردن، توزیع کردن

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of deal

جمله های نمونه

1. war dealt a lethal blow to the country's economy
جنگ ضربه ی مرگ آوری به اقتصاد کشور وارد آورد.

2. the court dealt with five cases of armed robbery
دادگاه به پنج پرونده (مورد) سرقت مسلحانه رسیدگی کرد.

3. he shuffled the cards and dealt them
او ورق ها را بر زد و دست را داد.

4. We have dealt with that firm for many years.
[ترجمه گوگل]ما سال ها با آن شرکت سروکار داشتیم
[ترجمه ترگمان]ما سال ها با آن شرکت سر و کار داشته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We dealt with this in a previous chapter.
[ترجمه گوگل]در فصل قبل به این موضوع پرداختیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک فصل قبل با این موضوع برخورد کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You dealt with the situation very effectively.
[ترجمه گوگل]خیلی موثر با شرایط برخورد کردی
[ترجمه ترگمان]شما با شرایط بسیار موثر برخورد کردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She dealt with the problem with consummate skill.
[ترجمه گوگل]او با مهارت کامل با مشکل برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]او با این مشکل با مهارت کامل سروکار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bonus must be dealt out fairly.
[ترجمه گوگل]پاداش باید عادلانه پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]این پاداش باید عادلانه رفتار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has always dealt well by me.
[ترجمه گوگل]او همیشه با من خوب برخورد کرده است
[ترجمه ترگمان]او همیشه با من خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've dealt with that company for ten years.
[ترجمه گوگل]من ده سال با آن شرکت کار کردم
[ترجمه ترگمان]من ده ساله با این شرکت سروکار دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His mother dealt him a severe scolding.
[ترجمه گوگل]مادرش او را سرزنش شدیدی کرد
[ترجمه ترگمان]مادرش به او پرخاش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Enquiries will be dealt with in the strictest confidence.
[ترجمه گوگل]به استعلام ها با محرمانه ترین حالت رسیدگی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در این تحقیقات باید با دقت تمام به آن رسیدگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Developments on this issue will be dealt with in a subsequent report.
[ترجمه گوگل]تحولات مربوط به این موضوع در گزارش بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]توسعه این موضوع در گزارش بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All those who opposed us have now been dealt with.
[ترجمه گوگل]اکنون با همه کسانی که با ما مخالف بودند برخورد شده است
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که مخالف ما بودند حالا با ما سر و کار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Peter had dealt admirably with the sudden questions about Keith.
[ترجمه گوگل]پیتر به طرز تحسین برانگیزی با سوالات ناگهانی در مورد کیت برخورد کرده بود
[ترجمه ترگمان]پیتر با پرسش های ناگهان درباره کیث به نحو احسن عمل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سر و کار داشتن با (فعل)
deal, converse, dealt

انگلیسی به انگلیسی

• dealt is the past tense and past participle of deal.

پیشنهاد کاربران

جلیل سرپری
to be dealt a bad hand
در فرهنگ ورق بازی دست خوب نیاوردن، یعنی شانس نیاوردن در زندگی یاهر مورد دیگر، کنایه از بد شانس بودن
دادوستد داشتن
مورد بررسی قرار گرفتن
Summary offences may be dealt with by magistrates
مورد بحث قرار گرفتن
ورق پخش کردن در بازی پاسور
برخورد کردن
دست بازی به ویژه در بازی هایی مثل پوکر مثل:
The hands are the various hands you re dealt and now have to play with.
کنار آمدن، مقابله کردن
اقامه کردن ( دعوا )
درگیر بودن
توضیح داده شده
مورد بررسی قرار گرفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس