deafness


کری، سنگین گوشی

جمله های نمونه

1. labyrinthine deafness
کری گوش درونی

2. the cause of his deafness
علت کری او

3. Deafness and failing eyesight are among the infirmities of old age.
[ترجمه گوگل]ناشنوایی و ضعف بینایی از جمله ناتوانی های دوران سالمندی است
[ترجمه ترگمان]بینایی و دید ضعیف از جمله ضعف سن پیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Deafness can be a serious handicap.
[ترجمه گوگل]ناشنوایی می تواند یک نقص جدی باشد
[ترجمه ترگمان]Deafness می تواند یک مشکل جدی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His deafness is a great affliction to him.
[ترجمه گوگل]ناشنوایی او برایش مصیبت بزرگی است
[ترجمه ترگمان]deafness برای او یک مصیبت بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His deafness shuts him off from the lives of others.
[ترجمه گوگل]ناشنوایی او را از زندگی دیگران دور می کند
[ترجمه ترگمان]deafness او را از زندگی دیگران خاموش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because of her deafness she was hard to make conversation with.
[ترجمه گوگل]به دلیل ناشنوایی او به سختی می توان با او صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]به خاطر deafness سخت بود که با او گفتگو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you think deafness is funny, you've got a very misplaced sense of humour.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید ناشنوایی خنده دار است، حس شوخ طبعی بسیار نابجا دارید
[ترجمه ترگمان]اگه فکر می کنی \"کری\" خیلی خنده داره تو حس شوخ طبعی خیلی بدی داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Deafness is a frequent concomitant of old age.
[ترجمه گوگل]ناشنوایی یکی از همراهان مکرر پیری است
[ترجمه ترگمان]Deafness پیوسته در سنین پیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Obvious other exclusions include blindness and deafness as well as rare birth defects.
[ترجمه گوگل]سایر موارد استثنا شامل نابینایی و ناشنوایی و همچنین نقایص مادرزادی نادر است
[ترجمه ترگمان]سایر استثنا نیز شامل نابینایی و ناشنوایی و نیز نقص های مادرزادی نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some forms of deafness are hereditary.
[ترجمه گوگل]برخی از اشکال ناشنوایی ارثی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی اشکال کری، ارثی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In spite of his deafness he was an outstanding pupil, taking the principal prizes in mathematics and science.
[ترجمه گوگل]با وجود ناشنوایی خود، او دانش آموز برجسته ای بود و جوایز اصلی ریاضیات و علوم را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او به رغم ناشنوایی او شاگرد برجسته ای بود و جوایز اصلی را در ریاضیات و علوم گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deafness or tinnitus may or may not be associated.
[ترجمه گوگل]ناشنوایی یا وزوز گوش ممکن است همراه باشد یا نباشد
[ترجمه ترگمان]Deafness یا tinnitus ممکن است مرتبط باشند یا نباشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being unable to hear

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : deafen
✅️ اسم ( noun ) : deafness
✅️ صفت ( adjective ) : deaf / deafening
✅️ قید ( adverb ) : deafeningly
deafness ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: ناشنوایی
تعریف: کم شنوایی بسیار عمیق با آستانۀ شنوایی بیش از 90 دسی بل که در آن فراگیری زبان گفتاری بدون تقویت کننده و روش های آموزشی ویژه امکان پذیر نیست|||متـ . کم شنوایی عمیق profound hearing impairment, profound hearing loss
کری

بپرس