1. A deafening cheer went up from the crowd.
[ترجمه گوگل]یک تشویق کر کننده از بین جمعیت بلند شد
[ترجمه ترگمان]شادی کر کننده از میان جمعیت برخاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He sat down amid deafening applause.
[ترجمه گوگل]او در میان تشویق های کر کننده نشست
[ترجمه ترگمان]او در میان تشویق کر کننده نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A hard blow on the ear deafened him for life.
[ترجمه گوگل]ضربه محکمی به گوش او را برای یک عمر کر کرد
[ترجمه ترگمان]ضربه سختی در گوش او را برای زندگی کر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The din of the engines was deafening.
5. The noise of the typewriters deafened her.
[ترجمه گوگل]سر و صدای ماشین تحریر او را کر کرد
[ترجمه ترگمان]صدای تق تق ماشین تحریر او را کر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We were almost deafened by the crash/roar of the surf.
[ترجمه گوگل]ما تقریباً از سقوط / غرش موج سواری کر شده بودیم
[ترجمه ترگمان]نزدیک بود صدای غرش و غرش امواج را کر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The noise out in the street was deafening.
[ترجمه گوگل]سر و صدای بیرون از خیابان کر کننده بود
[ترجمه ترگمان]سر و صدا در خیابان کر کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We're being deafened by next door's stereo.
[ترجمه گوگل]صدای پخش کننده ی همسایه ی ما ناشنوا می شود
[ترجمه ترگمان]صدای استریو را کر می کنیم و کر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The shouting rose to a deafening crescendo .
[ترجمه گوگل]فریاد به اوج کر کننده ای رسید
[ترجمه ترگمان]داد و بیداد به اوج خود رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The accident dea-fened her for life.
[ترجمه گوگل]این تصادف او را تا آخر عمر کری کرد
[ترجمه ترگمان]تصادف، مبارزه با مواد مخدر اون رو برای زندگی آماده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I was almost deafened by the high-pitched scream of the fire alarm.
[ترجمه گوگل]با صدای بلند زنگ هشدار آتش تقریباً کر شده بودم
[ترجمه ترگمان]در حالی که صدای جیغ بلند آژیر را کر می کردم، تقریبا کر شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her cries for help were deafened by the noise of thunder.
[ترجمه گوگل]فریادهای کمک او از صدای رعد و برق کر شد
[ترجمه ترگمان]فریادهای او برای کمک، از صدای رعد کر کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He hated the deafening noise of a jet plane.
[ترجمه گوگل]او از صدای کر کننده یک هواپیمای جت متنفر بود
[ترجمه ترگمان]او از صدای کر کننده هواپیمای جت نفرت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They deafened the room with heavy curtains.
[ترجمه گوگل]آنها اتاق را با پرده های سنگین کر کردند
[ترجمه ترگمان]اتاق را با پرده های سنگین کر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The pounding of the machines deafened them.
[ترجمه گوگل]کوبیدن ماشین ها کرشان کرد
[ترجمه ترگمان]ضربه های ماشین ها آن ها را کر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید