deadhead

/ˈdedˌhed//ˈdedˌhed/

معنی: کسیکه بدون بلیط سوار شود، تهی، بی بلیط سفر کردن
معانی دیگر: (امریکا)، بی بلیط (کسی که بدون بلیط وارد ترن و سینما و غیره می شود)، دزدکی وارد شدن، وسیله ی ترابری (اتوبوس یا کامیون) که بدون بار یا مسافر به پایانه وارد می شود، (بدون مسافر یا بار) وارد پایانه شدن، بی بار، بی مسافر، کسیکه بدون بلیط سوار ترن و غیره شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a person who uses a free ticket for transportation, admission, or the like; nonpaying customer.

(2) تعریف: a vehicle, such as a train or truck, carrying no freight or passengers.

(3) تعریف: a slow-witted or dull person.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: deadheads, deadheading, deadheaded
• : تعریف: to drive or pilot (a vehicle carrying no payload) from one place to another.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: of a vehicle, to return without a payload.

جمله های نمونه

1. The train carried coal to Qinhuangdao and then deadheaded back to Tianjin to pick up another load.
[ترجمه گوگل]قطار زغال سنگ را به Qinhuangdao حمل کرد و سپس به تیانجین بازگشت تا بار دیگری را بردارد
[ترجمه ترگمان]قطار برای Qinhuangdao زغال سنگ حمل کرد و سپس دوباره به تیانجین رفت تا بار دیگر را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't forget to deadhead the pansies.
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که به پانسی ها سر بکشید
[ترجمه ترگمان]یادت نره از pansies استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dead-head roses as the blooms fade.
[ترجمه گوگل]با محو شدن شکوفه ها، گل رز سر مرده می زند
[ترجمه ترگمان]گل رز به رنگ گل سرخ محو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Everything was lush; the lawn needed mowing; the geraniums needed dead-heading; the runner beans needed picking.
[ترجمه گوگل]همه چیز سرسبز بود چمن نیاز به چمن زنی داشت شمعدانی ها نیاز به سر مرده داشتند لوبیاهای دونده نیاز به چیدن داشتند
[ترجمه ترگمان]همه چیز با شکوه بود؛ چمن به چمن زنی نیاز داشت؛ the به dead نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Doubtless there are grizzled old dead-heads who got sober listening to the plangent harmonies of Dark Star.
[ترجمه گوگل]بدون شک پیر مرده های گریزلی هستند که با گوش دادن به هارمونی های ستاره دارک هوشیار شدند
[ترجمه ترگمان]بی شک there پیر مرده ای که هوشیار و هوشیار به گوش می رسد، به harmonies plangent ستارگان گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They will need little or no pruning beyond dead-heading and keeping them within bounds.
[ترجمه گوگل]آنها به هرس کمی فراتر از سر مرده و نگه داشتن آنها در محدوده نیاز خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]اونا به یه کم هرس کردن نیاز دارن یا نه از اون طرف میرن و اونا رو در محدوده خودشون نگه میدارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Who is the deadhead in the red pants?
[ترجمه گوگل]مرده در شلوار قرمز کیست؟
[ترجمه ترگمان]اون کیه که شلوار قرمز پوشیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The deadhead cabbie had no passengers all day long.
[ترجمه گوگل]تاکسی سر مرده در تمام طول روز هیچ مسافری نداشت
[ترجمه ترگمان]راننده deadhead تمام روز مسافر نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are you my deadhead?
[ترجمه گوگل]آیا شما سر مرده من هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو deadhead منی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Employing to suspect, but also use the suspect; Laity both; Deadhead not; Different people must use.
[ترجمه گوگل]به کارگیری برای مشکوک شدن، بلکه استفاده از مظنون لائیک هر دو; سر مرده نه افراد مختلف باید استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]با سو استفاده از این مظنون، اما از این مظنون هم استفاده کنید؛ Laity هر دو؛ و نه؛ افراد مختلف باید از آن استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's a role he relishes, particularly for the cognitive dissonance It'serves up : A Republican Deadhead?
[ترجمه گوگل]این نقشی است که او از آن لذت می‌برد، به‌ویژه برای ناهماهنگی شناختی: یک مرده جمهوری‌خواه؟
[ترجمه ترگمان]این نقشی است که او به ویژه برای ناهماهنگی شناختی از آن لذت می برد: یک deadhead جمهوری خواه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کسی که بدون بلیط سوار شود (اسم)
deadhead

تهی (صفت)
basic, barren, void, null, empty, hollow, vain, vacuous, jejune, devoid, inane, deadhead, indigent

بی بلیط سفر کردن (فعل)
deadhead

انگلیسی به انگلیسی

• plane carrying no passengers or freight; vehicle (such as a bus, train or taxi) that travels empty (with no passengers); one who goes to a performance without paying the admission fee; fan of the rock band "the grateful dead"; faded flower head; (slang) unintelligent person
go to a performance without paying the admission fee; fly a plane carrying no passengers or freight; drive a vehicle (such as a bus, train or taxi) empty (with no passengers); pull out dead flowers from a plant
with no passengers or freight
dull and inefficient person (slang)

پیشنهاد کاربران

کَله خر، احمق، متحجر
[کشاورزی و باغبانی]
گل پژمرده ، گل رنگ و رو رفته ، گل خشکیده ، گل خشک
شخص کسل کننده، خسته کننده

بپرس