dead reckoning

/ˈdedˈrekənɪŋ//dedˈrekənɪŋ/

(کشتی رانی) ناوبری کور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the calculation of the position of a ship or airplane on the basis of speed, distance, wind speed, and currents, rather than on more accurate astronomical observations.

جمله های نمونه

1. Most of our navigation was pure pilotage and dead reckoning over unfamiliar, sometimes hostile territory and some very bad weather.
[ترجمه گوگل]بیشتر ناوبری ما خلبانی خالص و حسابرسی مرده در قلمروهای ناآشنا و گاهی متخاصم و برخی آب و هوای بسیار بد بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر کش تیرانی ما در آنجا بود و به نظر می رسید که از آنجا دور شده و از آنجا دور شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The captain used a system called "dead reckoning".
[ترجمه گوگل]کاپیتان از سیستمی به نام "حساب مرده" استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان از سیستمی به نام \"حساب مرده\" استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Source:Data of this table were dead reckoning ones from 2002 Nonnatives Dynamic Control Data of Beijing.
[ترجمه گوگل]منبع: داده‌های این جدول داده‌های مرده از داده‌های کنترل پویای غیربومی 2002 پکن بودند
[ترجمه ترگمان]منبع: داده های این جدول نتایج شمارش مرده از سال ۲۰۰۲ Nonnatives Control Dynamic Dynamic of بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Proprioception is dead reckoning, where the robot measures a signal originating within itself.
[ترجمه گوگل]حس عمقی یک محاسبه مرده است، جایی که ربات سیگنالی را که از درون خود منشأ می گیرد اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]Proprioception در حال محاسبه است، که در آن ربات یک سیگنال از خود را اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A dead reckoning algorithm was presented which is suitable for first - person shooting games.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم محاسبه مرده ارائه شد که برای بازی های تیراندازی اول شخص مناسب است
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم شمارش مرده ارایه شده است که برای اولین بار برای عکاسی از فرد مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dead reckoning is a technique to re duce latency and communication costs in distributed interactive simulation systems.
[ترجمه گوگل]Dead reckoning تکنیکی برای کاهش تاخیر و هزینه های ارتباطی در سیستم های شبیه سازی تعاملی توزیع شده است
[ترجمه ترگمان]محاسبه تلفات یک تکنیک برای بازسازی زمان تاخیر و هزینه ارتباطی در سیستم های شبیه سازی تعاملی پراکنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Through combining dead reckoning, GPS positioning information and Map-Matching algorithm, this paper represents an algorithm to correct sensors parameters in In-Vehicle Navigation System.
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق ترکیب محاسبه مرده، اطلاعات موقعیت یابی GPS و الگوریتم تطبیق نقشه، الگوریتمی را برای تصحیح پارامترهای سنسور در سیستم ناوبری درون خودرو نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با ترکیب محاسبات مرده، اطلاعات موقعیت یاب GPS و الگوریتم تطبیق نقشه، الگوریتمی را برای اصلاح پارامترهای حسگرهای در سیستم ناوبری خودرو نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, when a ship was near land, dead reckoning became extremely dangerous.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که یک کشتی نزدیک به خشکی بود، محاسبه مرده بسیار خطرناک شد
[ترجمه ترگمان]با این همه، هنگامی که یک کشتی نزدیک خشکی قرار داشت، حساب پس از مرگ بسیار خطرناک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In dead reckoning for vehicles, the magnetic sens or is better than gyroscope in performance and price ratio.
[ترجمه گوگل]در محاسبه مرده برای وسایل نقلیه، حس مغناطیسی یا از نظر عملکرد و نسبت قیمت بهتر از ژیروسکوپ است
[ترجمه ترگمان]در حساب مرده برای وسایل نقلیه، میدان مغناطیسی یا بهتر از ژیروسکوپ در عملکرد و نسبت قیمت بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. SHIRLEY GRIFFITH: When bad weather prevented navigators from seeing the sun, moon or stars, they had to use a method called "dead reckoning" to find the ship's position.
[ترجمه گوگل]SHIRLEY GRIFFITH: هنگامی که آب و هوای بد باعث شد دریانوردان نتوانند خورشید، ماه یا ستارگان را ببینند، مجبور بودند از روشی به نام "حساب مرده" برای یافتن موقعیت کشتی استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]shirley GRIFFITH: هنگامی که آب و هوای بد از دیدن خورشید، ماه یا ستاره ها جلوگیری کرد، آن ها باید از روشی به نام \"حساب مرده\" برای یافتن موقعیت کشتی استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Using dead reckoning near the southern most area of South America called for an expert.
[ترجمه گوگل]استفاده از محاسبه مرده در نزدیکی جنوبی ترین منطقه آمریکای جنوبی نیاز به یک متخصص داشت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از حساب مرده در نزدیکی قسمت جنوبی آمریکای جنوبی، یک متخصص به آن اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dead Reckoning(DR)algorithm is an important technique which is widely used in distributed interactive simulation.
[ترجمه گوگل]الگوریتم Dead Reckoning (DR) یک تکنیک مهم است که به طور گسترده در شبیه سازی تعاملی توزیع شده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]الگوریتم (DR)یک تکنیک مهم است که به طور گسترده در شبیه سازی تعاملی توزیع شده مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To meet the scalability and message filtering requirements of data distribution management (DDM) in distributed interactive simulation (DIS), a fuzzy dead reckoning (DR) algorithm was proposed.
[ترجمه گوگل]برای برآوردن نیازهای مقیاس پذیری و فیلتر پیام مدیریت توزیع داده (DDM) در شبیه سازی تعاملی توزیع شده (DIS)، یک الگوریتم محاسبه مرده فازی (DR) پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]برای برطرف کردن مقیاس پذیری و الزامات فیلتر کردن پیام مدیریت توزیع داده ها (DDM)در شبیه سازی تعاملی توزیع شده (DIS)، یک الگوریتم فازی فازی (DR)پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By setting up kinematics model of mining vehicle on uneven terrain and measuring dynamic parameter by compass, we can use the model for dead reckoning and get correct orientation of mining vehicle.
[ترجمه گوگل]با راه‌اندازی مدل سینماتیکی خودروی معدن در زمین‌های ناهموار و اندازه‌گیری پارامتر دینامیکی توسط قطب‌نما، می‌توان از مدل برای محاسبه مرده استفاده کرد و جهت گیری صحیح خودروی معدن را بدست آورد
[ترجمه ترگمان]با تنظیم مدل سینماتیک یک وسیله نقلیه معدنی بر روی زمین ناهموار و اندازه گیری پارامتر دینامیکی به وسیله قطب نما، ما می توانیم از این مدل برای محاسبه تلفات استفاده کنیم و جهت گیری صحیح وسیله نقلیه را به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Selection of matching road as a part of map matching algorithm is studied. A map matching algorithm based on dead reckoning (D S) evidence reasoning is proposed.
[ترجمه گوگل]انتخاب جاده تطبیق به عنوان بخشی از الگوریتم تطبیق نقشه مورد مطالعه قرار گرفته است یک الگوریتم تطبیق نقشه بر اساس استدلال شواهد محاسبه مرده (D S) پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]انتخاب جاده تطبیق به عنوان بخشی از الگوریتم تطابق نقشه مورد بررسی قرار گرفته است یک الگوریتم تطابق نقشه براساس شمارش مرده (D S)پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• navigation by calculation; method of determining the position of a plane or ship by making a graph of its course and speed from a previously known position

پیشنهاد کاربران

This term refers to the process of determining one’s current position based on a previously known position and the course and speed of movement. “Dead reckoning” is often used in situations where external aids, such as GPS or landmarks, are unavailable or unreliable, such as at sea or in remote areas.
...
[مشاهده متن کامل]

فرآیند تعیین موقعیت فعلی فرد بر اساس موقعیت شناخته شده قبلی و مسیر و سرعت حرکت.
این عبارت اغلب در شرایطی استفاده می شود که وسایل کمک ناوبرى، مانند GPS یا نشانگرهای مکانی، در دسترس یا غیرقابل اعتماد هستند، مانند در دریا یا مناطق دورافتاده.
مثال؛
For instance, a sailor might say, “Dead reckoning is essential for navigation when there are no visible landmarks. ”
In a discussion about survival skills, someone might mention, “Knowing how to do dead reckoning can help you find your way in the wilderness. ”
A person might ask, “What are some techniques for accurate dead reckoning?”

در مباحث شناختی، هم در انسان هم در حیوان آگاهی موقعیت یابی بصورت غریزی وجود داره.
گاهی از dead reckoning زمانی استفاده میشه که قدرت غریزی جهت یابی رو بخواهند به رُخ بکشن.
یعنی فلان موقعیت خیلی دقیق و غریزی حساب کتاب شده
( آخرتِ حساب کتاب، تهِ دقت )
موقعیت یابی، حدس دقیق.
یک اصطلاح ناوبری است که محاسبه موقعیت یک کشتی یا هواپیما بدون استفاده از خورشید، ماه یا ستارگان بود
Can you find dead reckoning, quickly?
dead reckoning ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: ناوبری برآوردی
تعریف: شیوه‏ای در ناوبری مبتنی بر تعیین موقعیت با محاسبۀ سرعت شناور و سرعت باد و جریان آب
موقعیت یابی دقیق غیر قابل رهگیری و اختلال
reckoning به معنای ناوبری است اما واژه dead چی؟
شک و شبهه های بسیاری در مورد معنای دقیق این کلمه وجود دارد که همگی برمیگردد به دوران اوایل پرواز و حتی قبل از آن زمانی که فقط دریانوردان از آن استفاده میکردند. گروهی معتقد بودن که این کلمه اختصار و کوتاه شده deduced ( به معنی پی بردن ) به ded بوده برای پیدا کردن موقعیت دریانورد در دریاها که بعدها شده dead. عده ای دیگر نیز مدعی هستند که آن زمان یا باید خیلی درست و بی نقص مسیریابی میکردن و یا خواهند مُرد به همین خاطر گفته اند dead reckoning
...
[مشاهده متن کامل]

از طرفی دیگر احتمال میره که واژه dead که در قدیم به معنای "دقیق و درست" بود منظور همان باشد. که بر طبق آن میتوان گفت معنای آن میشه ناوبری دقیق
مانند : dead right, dead right, dead level, dead center [همگی واژگان قدیمی هستند]
منبع: کتاب پرواز جپیسن

موقعیت یابی کورکورانه

بپرس