dead heat

/ˈdedˈhiːt//dedhiːt/

(مسابقه ای که در آن دو یا چند نفر با هم کاملا مساوی هستند) نتیجه ی کاملا برابر، مسابقه ی دو برنده ای، مسابقه ای که در ان چند نفر برنده می شوند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a race that ends in a tie between two or more contestants.
مشابه: draw

جمله های نمونه

1. The race ended in a dead heat.
[ترجمه صدف] مسابقه مساوی به پایان رسید
|
[ترجمه گوگل]مسابقه با گرمای مرده به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]مسابقه با گرمای مرده به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The race ended in a dead heat between two horses.
[ترجمه گوگل]مسابقه با گرمای مرده بین دو اسب به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]مسابقه با گرمای مرده بین دو اسب به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The two candidates are in a dead heat in the polls.
[ترجمه صدف] در حال حاضر دو نامزد مساوی به صندوق های رای رسیدند
|
[ترجمه گوگل]این دو نامزد در رای گیری در تب و تاب مرده هستند
[ترجمه ترگمان]این دو نامزد در حال حاضر در حال انتقال حرارت به پای صندوق های رای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Competition was fierce, with a dead heat in one of the races .
[ترجمه گوگل]رقابت شدید بود، با گرمای مرده در یکی از مسابقات
[ترجمه ترگمان]رقابت سخت بود، با گرمای مرده در یکی از نژاده ای مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Phil Gramm finished in a dead heat with front-runner Bob Dole.
[ترجمه صدف] فیل گرام بازی را با باب دول مساوی به پایان رساند
|
[ترجمه گوگل]فیل گرام با باب دول، نامزد پیشتاز، کار را به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]فیل gramm توی یه گرما مرده با فرار از باب دول تموم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We play for about 40 minutes to a dead heat at game point.
[ترجمه گوگل]ما حدود 40 دقیقه بازی می کنیم تا نقطه پایان بازی
[ترجمه ترگمان]ما حدود ۴۰ دقیقه به خاطر گرما در نقطه بازی بازی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This week a poll showed him in a dead heat with Mitt Romney, the Republican front-runner.
[ترجمه گوگل]این هفته یک نظرسنجی نشان داد که او با میت رامنی، نامزد پیشتاز جمهوری خواهان، در یک رقابت مرده است
[ترجمه ترگمان]این هفته یک نظرسنجی نشان داد که او با میت رامنی، پیشتاز جمهوریخواه، در یک گرما کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The election a dead heat. Nobody could predict the outcome.
[ترجمه گوگل]انتخابات داغ مرده است هیچ کس نمی توانست نتیجه را پیش بینی کند
[ترجمه ترگمان]انتخابات یک گرما مرده بود هیچ کس نمی تواند نتیجه را پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These two movies a dead heat for the best female actor award at the Oscars.
[ترجمه گوگل]این دو فیلم، جایزه بهترین بازیگر زن در اسکار را دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]این دو فیلم در مراسم اسکار بهترین بازیگر زن را به نمایش گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The boat race a dead heat, and the first prize was divided in two.
[ترجمه گوگل]مسابقه قایق‌ها با سرعت تمام شد و جایزه اول به دو بخش تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]قایق گرما تلف کرد و جایزه اول به دو قسمت تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dead Heat: Kill an enemy in the same second that he kills you.
[ترجمه گوگل]Dead Heat: دشمن را در همان ثانیه ای که شما را می کشد، بکشید
[ترجمه ترگمان]یه دشمن در همون لحظه ای که تو رو می کشه یه دشمن رو بکش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The boat race was a dead heat, and the first prize was divided in two.
[ترجمه گوگل]مسابقه قایق‌رانی مسابقه‌ای بود و جایزه اول به دو بخش تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه قایقرانی یک گرمای مرده بود و اولین جایزه در دو قسمت تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unofficial polls have us in a dead heat.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های غیررسمی ما را در گرمای مرده قرار داده است
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی های غیر رسمی باعث شده اند که ما در گرما تلف شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since 200 Web ATM started to promote a dead heat market for the bank industry now.
[ترجمه گوگل]از سال 200 وب ATM شروع به ترویج بازار گرمای مرده برای صنعت بانک کرد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۲۰۰ دستگاه خودپرداز در حال حاضر شروع به تبلیغ یک بازار داغ داغ برای صنعت این بانک کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The election was a dead heat. Nobody could predict the outcome.
[ترجمه گوگل]انتخابات یک مسابقه مرده بود هیچ کس نمی توانست نتیجه را پیش بینی کند
[ترجمه ترگمان]انتخابات داغ بود هیچ کس نمی تواند نتیجه را پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tie, condition in which two racers finish at the same time; (politics) condition in which two candidates receive the same number of votes or are tied in pre-election opinion polls
if a race ends in a dead heat, two or more competitors reach the finishing line first at exactly the same time.

پیشنهاد کاربران

مسابقه با نتیجه مساوی/ مسابقه با دو برنده/مسابقه مرده.
( مسابقه ای که انقدر عملکرد رقبا به هم نزدیکه بی برنده اعلام میشه ) .

بپرس